بین این همه دل آشوبی، آن طور که باید لذت نبردم از اولین تجربه ای که در روز شنبه 20 مرداد 1397، کسب کردم.
برای اولین بار یکی از تابلوهام رو تو گالری فرهنگسرای گلستان شرکت دادم. اونم همون تابلویی که برگرفته از درونمه و همه ی حس های بدم توش جریان داره.
حس خوبی بود دنبال کردن نگاه هایی که به اقیانوس درون من خیره شده بودن.
با تشویق حضار و هنرمندان عزیزی که همراهیمون کردن و کنارمون بودن اندکی انرژی گرفتم. اینم بگم که چقدر هول شدم و صدام به لرزه افتاد، اما وقتی به چشمای پر برق تک تک آدمایی که دورم حلقه زده بودن خیره شدم، وقتی به لبای خندونشون نگاه کردم و وقتی دیدم با همه ی وجودشون تشویق می کنن، کلی انرژی خوب بهم منتقل شد و تونستم چند کلمه ای صحبت کنم.
روز افتتاحیه، دوستای عزیز و مهربونی که تو روزای سخت همیشه و هر لحظه کنارم بودن، با اومدنشون منو غرق خوشحالی کردن. ستاره و مائده ی عزیزم با دسته گل کوچولویی که سرشار از محبت و مهربونی بود اون روز کنارم بودن و برام آرزوی موفقیت بیشتر کردن و همدیگه رو در آغوش گرفتیم و اون لحظه با همه ی وجودم از خدا تشکر کردم که بعد از هر سختی که پشت سر میزارم، عزیزانی رو سر راهم قرار میده تا مثل کوه پشتم باشن....تا کمکم کنن..همدردی کنن..و خلاصه بگم که احساس تنهایی نکنم.
+ بعد از مدت ها چشمم به خودم تو آینه افتاد. خیره شدم به همه ی خطوط کوتاه و بلندی که زیر چشم ها و گوشه ی لبم خودنمایی می کنن. بهتره بگم چروک های جوانی! جوانی؟! برایم خنده دار است این واژه ی غریب.
خیلی عمیق خیره شدم بهشان..
چروکهای صورت و خط عمیق گوشه ی لب چاره داره
الهی که دلت شاد و جوان باشه
الهی که لبخند روی لبت باشه و برق چشمات همیشه بدرخشه
ممنون تیلوی ناز و مهربوووونم




تبریک میگم :) بالاخره خودت رو پیدا کردی.
پیک
دلتنگت بودم.
پیدا و پنهان..هنوز خیلی مونده تا کامل خودمو پیدا کنم. ولی تا همین حدش هم جای شکر داره.
به به به به..مبارکاااا باشه
انشالا همیییشه شااااهد
موفقیات و سربلندیات باشیم نازنین
سلامت باشی عزیزدلم
عزیز دلم تو سنت خیلی خیلی کمه و هنوز خیلییی جووونی

برای نشاط پوستت :آب زیاد...هویج...کاهو..میوه خوبه
برای ذهنت هم ...کشمش و....
ماعده هشتاد درصد بیماریهای پوستی و ذهنی و جسمیمون مال
تغذیه ست که میزنه به اعصاب خدایی نکرده...
به خودت برس ..خووووب بخور
دکتر سمیرا متخصص جوانان
چشمممم خانم دکتر مهربووووون
سمیرای نازم، خودخوری داغونم کرده. همونطور که گفتی تغذیه بی تاثیر نیست ولی در حال حاضر 99 درصد بروز این مشکلاتی که اشاره ی کوچیکی بهشون کردم، ناشی از خودخوری و غم و غصه ایه که تو وجودم پنهونشون کردم و می تونم بگم از زهر هم کشنده تره!
روحم خستس
جسمم
فکرم
ذهنم
تبریک دوست هنرمندم
کاش نزدیک بودم و میتونستم اون روز کنارت باشم
همیشه موفق باشی عزیزم
ممنون بهامین عزیز و مهربونم

از راه دور هم حستون می کنم عزیزدلم
قربون این روح موحت برم من...گذراست..گذرااااا
بهت قوووول میدمممممممم
خداوند میخواد به ما بنده هاش یه سری چیزارو نشون
بده و همونظور که قبلا هم بهت گفتم:تجربیاتی به دست
بیاریم...
پس یادت نره تو ناراحتی ها و بیماریها و غصه ها هم بگی
شکر شکر شکر
شکر شکر شکر
بعد از گذشت همه ی اینا، جوونیم هم میگذره!
تبریک بانو
سپاس
دوست عزیزم گویا وبلاگتون حذف شده و یا تغییر آدرس دادین. اگر تغییر دادین که خوشحال میشم دنبالتون کنم.
چطوری تو؟؟؟خوبه حال و احوالت ماعده جون؟؟
شهریور ماه این پیام رو دادی و الآن که اواخر ماه بهمن هستیم دارم جوابت رو می نویسم..
اون موقع فکر کنم خوب نبودم..ولی الآن باید بگم خداروشکر که بهترم
وای چه روزگاریست
که جام می ما خالی شده
وپرشده از دستهای آلوده
.....................
سلام وخداقوت [سبز][گل]
اخ که چقدر دلم برات تنگ شده دخترررر
بیا یه خبر از خودت بده لااقل
عزیزمی سمیرای خوش قلبم
مدتیه نیستی. امیدوارم سالم و سلامت باشی :)
پیک جان، ممنون که به یادمی و فراموش نشدم
سلام و ارادت
سلام دوست عزیز و بامعرفت من