خوب می دانم که گاه آدم ها نیاز به تنهایی دارند. این را هم خوب می دانم که بعضی وقت ها نباید آدم ها را به حال خودشان رها کرد و تنها گذاشت، هرقدر هم که نیاز به تنهایی داشته باشند!!
همه می دانند که ماهی هر وقت دلش گرفته باشد پا به امامزاده صالح می گذارد و ساعت ها در تجریش قدم می زند و قدم می زند و قدم می زند و تا خوب نشود پا به خانه نخواهد گذاشت.
این را به همه گفته ام و پنهان نکرده ام. گفته هایم موجب شد آبجی وسطی امامزاده صالح را انتخاب کند و برای اولین بار تنها به سمت امامزاده برود. البته این را نگفت. بی آن که بگوید کجا می رود از خانه زد بیرون. من هم با همان شیطنت هایم سعی کردم متوجه شوم قصد دارد کجا برود؟؟ اما او با خنده های کش دااااااارش مرا کنجکاوتر کرد. ساعتی بعد صدایش در گوشی پیچید: ماهییییی من بلد نیستم از کجا برم امامزاده. بلند بلند خندیدم و بهش آدرس دادم. بعد هم تند و تند حاضر شدم و رفتم امامزاده. مامان جانمم که قربونش برم کلی خندید و گفت: از دست تو ماهی دیوونهههه. دنباله ی دامنم رو گرفته و براش چرخی زدم و قربان صدقه اش رفتم.
یک ساعت بعد، چادر گل گلی به سر، کنارش نشستم.
گفتم: چادر من قشنگ ترههههه.
با خنده گفت: آخر کار خودتو کردی و پیدام کردی.
من: تقصیر خودته. خودت خودتو لو دادی که کجایی.
به پیشنهاد من پا به رستورانی گذاشتیم که همیشه و همیشه تنها از جلوش رد می شدم و هیچ وقت روم نشده بود تنها برم برای خوردن غذا. راستش تنها که هستم هیچی بهم مزه نمیده. اما امروز وقتش بود. چند روز بود هوس کوفته کرده بودم و امروز بالخره خوردم.
+ من بااااید می رفتم. البته یک ساعت آبجی رو تنها گذاشتم ولی بیشتر نهههه. باید می رفتم و با دیوونه بازی هام می خندوندمش. خوب می دونم این روزا داره غصه ی چه چیزی رو می خوره....براش آرزوی بهترینارو دارم.
+این روزا حالم خوبه. ممنون از همه ی شما مهربونا که به فکرم بودین. خیلی دوستتون دارم.
راستش نمی دونستم چی بنویسم؟!
تصمیم گرفتم از امروز بنویسم. یه روزنوشت خیلی معمولی.
سلام
زیارت قبول
امیدوارم با دعاهایتان حال خودتون و همه اونایی که براش ن دعا کردید خوب بشه . و ممنونم که منو هم دعا میکنید .
برقرار باشید. به امید دیدار
سلااااام
ممنون میفروش عزیز.
جناب میفروش، امروز همش به یاد شما و سمیرای مهربونمون بودم و باران عزیزمون.
بهترین کارو کردی ماهی
جای خوبی انتخاب میکنی البته ایشالا کمتر دلت بگیره دوست جونم
آناهیتای عزییییییییییزم خیلی دوستت دارمااااا دوست مهربونم
خواهرانه های اردیبهشتی
انشاله که همیشه شاد و سلامت باشین
ممنون تیلوی عزیییییییییییزم.
ای کبلک رفتی فلوتتتت!
ماکارانی میخوردی
آره نفس فلوت رفتیم
همیشه دلم می خواست برم غذاهاش رو امتحان کنم ولی خب چون تنها بودم روم نمی شد. اصلاااا روم نمیشه وقتی تنهام برم چیزی بخورم.
دلم کوفته می خواست آخه.
نفس اصلاااااا خوشمزه نبود ولی من همشو خوردم
سلام
حالا مه اتهایی نیری جایی روت نمیشه هیچی بخوری !
خواستی بیای محل مار من بهم سر بزنی تنها بیا لطفا"
برقرار باشید . به امید دیدار
سلام



از دست شما میفروش.
تنها بیام که نتونم هیچی بخورم؟؟؟ نخیرم. با سمیرا میام که بتونم بخورم
نمیدونم چرا لازانیا و کوفته و کوکو ایناش افتضاح شدهههه
آره کوفته اش زیاد خوب نبود. یه ادویه ای داشت که خیلی مزه اش رو بد کرده بود.
لازانیاش خیلییییییییییییی چرب بود و نگرفتم.
دلمه هاش خوبه؟؟؟
سلام ماهی جان
خوبی آبجی
از این که میشنوم حالت خوبه خیلی خوشحالم
تو نباید مخفیگاهتو لو میدادی
مواظب خودت و این حال خوبت باش منم از حالت بی خبر نذار
سلام
ممنونم. خوبم سعید
تو چطوری؟
من یه مخفی گاه دیگه هم دارم که هیچ کس نمیدونه.
خیلی خوبه آدم خواهر مث تو داشته باشه ها
همین ک کنار خواهرت هستی خیلی عالیه
من قربونت برم که اینقدر مهربونی
ان شاءالله که خواهرتم به هر چی میخواد برسه..
خوب کردی نوشتی، دلم برا نوشته هات تنگ میشه
شکر خدا که خوبی
خدا نکنه زهرای نازم
آمین..
تو عزییییییزدلمییییییی
زیارت قبول خانمی
خوش به حال آبجی که آبجی مثل تو داره
ممنون عزییییییزم
سلام ماهی، صب بخیر، از ساعت پنج و چهل دقیقه مثل خروس بیدار شدم همیشه خوب باشی، مراقب خودت باش این همه آدم اینجا فقط یه ماهی دارن
سلام کاوه
صبح بخیر. من 6 بیدار شدم.
ممنونم. باشه مراقبم.
تو خوبی؟
ای کاش منم خواهر داشتم
خواهر نداری برادر که داری دخملم
منم مثل خواهرت
ماهی نازنین من چطوره؟
سلام عزیزدلم
ای جاااانم زیاتتون قبول باشه گلم
مرسی که با قلب پاکت دوستانت رو هم دعا میکنی.
خدا تو ماهی نازنین رو همیشه برای ما حفظ کنه و منم از داشتنت مثل همیشه کیف کنم و خدا رو شکر کنم
سلام بارانم
خوبم عزیییییییزدلم
تو چطوری؟
ممنونم نازنینم.
تو عزییییییییبزدلمیییییییی
ماهی چطوره
ماهی چطوره
خوبم

خوبم
تو چطوری؟
چاکر آبجی ماهی ماهم
چه خبرا
گردالی چطوره
خودت بهتری؟
سلامتی
گردالی هم خوبه. خیلی شیطون شده و خاله ماهی رو اذیت می کنه. همشم می خنده.
خودمم خوبم خداروشکر.
تو حالت خوبه؟
وقتی می شنوم تو خوبی منم خوبم
آقا سعید مهربووووووون
ماهییییییی من حساسم عاغا ازین ب بعد اسم غذاها رو رمزی بنویس : ))
+با چادر گل گلی تصورت کردم چقده معصوم میشه قیافت قربونت برم من : ***
+برو تک تک غذاهای رستورانه رو امتحان کن خوشمزه هاشو بنویس ک اومدم بریم خوشمزه هاشو بخوریم : )))))
++میدونی دوست دارم یا تکرار کنم هاااان ؟ : )))
+چقده دلم خواست لپاتو بکشم یهویی : )
باشهههه :)))))
تو عزیییییزدلمیییییی.
فکر کنم دلمه هاش خوشمزه باشه.
اومدی حتماااا میریم.
منم دوستت دارم مهربونمممممم
لپ نمونده برام خواهر جون :)
ماهی جون من چطوره؟
خوبی مهربون؟
خوبم قربونت برم
تو خوبی بارانم؟
قرار بود روز نوشت داشته باشی ماهی خانوم
کجایی دختر خوب؟
هستم تیلوی عزییییییزمممم.
چشم می نویسم.