کلبه ای برای نوشتن :)

به سراغ من اگرمی آیید، نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد، چینی نازک تنهایی من

کلبه ای برای نوشتن :)

به سراغ من اگرمی آیید، نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد، چینی نازک تنهایی من

:)

سلام دوستای مهربونم. حالتون خوبه؟؟

دوشنبه شب، از اون شبای خوبی بود که همه دور هم جمع شدیم خونه ی دایی میم. با وجود غمی که تو چشمای هممون موج میزد، به روی هم می خندیدیم و موجب کم رنگ شدن اون غم می شدیم.  نمیدونم هر کدوممون به چی فکر می کردیم که گاهی تو خودمون می رفتیم و انگار که تو یه جای خلوت، تک و تنها نشستیم!! غرق در دنیای خودمون می شدیم و دور از هم!

اما افکار اون شب خودم رو میدونم. شاید بعضی هاش با بقیه مشترک بوده. بیشترین چیزی که موجب غمگین شدنم شد، دایی میم بود که با دیدن دست بسته اش، اشک تو چشمام جمع می شد و از خدا خواستم همه ی  دردش رو به وجود من بریزه.

خنده دار بود. خنده هاش خیلی خنده دار بود و دلم می خواست محکم بغلش کنم. با همون خنده های شیرینش کنارم نشست و بعد از زدن یه چشمک و خیره شدن تو چشمام، گفت: مطمئن باشم خوبی؟

اون لحظه تمام تلاشم رو کردم تا از خوب بودنم مطمئن بشه و فکر می کنم موفق شدم. دقایقی بعد صدایم کرد و گفت آهنگ نفس داریوش رو برات فرستادم. بعد هم بلند بلند خندید و بین خنده هایش گفت: دیگه نفست نگیره هااااااا.

داریوش رو خیلی زیاد دوست داره.همه ی آهنگ رو با لبخند گوش دادم و دایی میم زیرچشمی نگاهم می کرد تا ببینه خوشم میاد یا نه؟

نگرانم برای پسرخاله. به یاد بازی های بچگی مون که میوفتم هم خنده ام می گیره و هم گریه.گاهی دلم می خوام کمکش کنم. باهاش حرف بزنم. دخترخاله ی بدی هستم که ازش دوری کردم..


+ از بیمارستان زنگ زدن و باز هم باید برم عکس بگیرم. خیلی راحت میشه پی به نگرانی مادر برد، اما من نه نگرانم، نه ناراحت! اصلا هم حالم بد نیست. من خیلی خوبم. امروز هم یکی از بوم های نیمه کاره ام رو بیرون آوردم و دست به کار شدم. تازه بعد از مدت ها آشپزی کردم و برای اهل خونه شام درست کردم.

+ خیییییییلییییییییی زیاااااااااااااااد  دوستتون دارم.

التماس دعا.

نظرات 19 + ارسال نظر
لادن پنج‌شنبه 17 فروردین 1396 ساعت 01:21

سلام
بعله که ماهی جونه من حالش عاااااااالیه عااااااالیه

باز ک اسم وعده غذایی اوردی تو وبت اخه من از دست تو چیکار کنم هان؟نمیدونی معده من ب این چیزا حساسه؟ : ))
+الان گشنم شد و دلم دستپخت ماهی جونمو میخواد : ))

+منم رو خط قبلیم تلگرام ک نصبه مزاحم داشتم با اینکه هر چندماه انلاین میشم تازهههههههه یه مزاحم باکلاس کانادایی هم داشتم اسمش موها بود.قشنگ پی ب داغووووون بودن انگلیسیم بردما.با عمو کوچیکم ک مترجمه یکم سر ب سرش گذاشتیم : ))

+خب تو الان تگرام داری نمیگی من الان ب اهالی تلگرام حسودیم میشه ک ماهی تلگرامی دارن؟هان؟
اصنم حق نداری عکس خودتو بزاریا چشمت میکنن اووف میشی خدای نکرده بعدشم ببینن خوشکلی همش میان مزاحمت میشن منم ک رو ابجی ته تغاری غیرتتتتتتتتتتتتتی میزنم همه رو ب دیار باقی میشتابونم : ))

سلام یکی یه دونه ی مهربونم
بله که خوبم. اصن مگه میشه با داشتن شما مهربونا، من بد باشم؟

خوبه نگفتم چی پختم.

وای لادن منم اینقده انگلیسیم ضعیفه. دخترخالم سها، ده سالشه ویه ساله که داره میره کلاس زبان. بعضی وقتا بدجوری جلوش کم میارم.

تو هم سعی کن با اون خطت بیای

اینقده خوشگل هست که من به این زشتی در مقابلشون هیچمو چشم نخواهم خورد

تیلوتیلو پنج‌شنبه 17 فروردین 1396 ساعت 11:14 http://meslehichkass.blogsky.com/

دعاگوت هستیما
ماهی خانوم
نگرانی ها جزیی از زندگی ما آدمهان
انشاله که بهترینها برات رقم بخوره

تو عزیییییییزدلمییییییی
ممنونم تیلوی عزیزم. و شرمنده به خاطر کم رنگ شدنم و این که زیاد بهت سر نمیزنم. ولی همیشه به یادتونم.

لادن پنج‌شنبه 17 فروردین 1396 ساعت 11:54

ای ام یک عدد لادن سیاه برزنگی : ))

روز سیزده بدر ک رفتم بیرون پوست صورتم سوخته سیاهه سیاه شدم فقط چشمام معلومه.هرکاریم ک میکنم بهتر نمیشه : ))

+میترسم شب برم بیرون یا شب برقا بره همه فک کنن شبه میبینن : ))



لادن پوست صورت من اینقده خشک شده. هرچی هم روغن زیتون می زنم و آلوورای طبیعی، فایده نداره. مث کویر شده صورتم. اینقدر که این مدت دارو مصرف کردم و آب کم خوردم اینجوری شده.
اصن این مدت تغذیه ام به هم ریخته. باید درستش کنم.

خسرو پنج‌شنبه 17 فروردین 1396 ساعت 12:30

. درود . اگر نقاش ماهری هستی . . مانند نقاش چین !!
. من خواهم آمد و مدل می شوم . چون هم خوش تیپ
. هستم هم قیا و قیافه و جذابیت کامل است .
. آن وقت با دیدن من تو عااااقش می شوی

سلام آقا خسرو.
ماهر که نیستم.
جذابیت کامل
نوچ. عاقش نخواهم شد

لادن پنج‌شنبه 17 فروردین 1396 ساعت 14:00

ای خدا خیرت بده ی دستور غذایی هم ب من بده بلکه ازین حاجی فیروزی در بیام : ))

+من هروقت میرم مسافرت صورتم پر جوش و لک میشه ایندفعه علاوه بر اینا سیاهم شدم اصن حتی خوشم نمیاد تو ایینه ب خودم نگاه کنم یعنی در این حد داغون شدما : /

+ماهی تلگرام رو لپ تاپ نصبه خونه نت ندارم ک بیام : /

برا سیاهی هیچ دستور غذایی بلد نیستم خواهر جون
آهان راستی برای سیاهی دور چشم یه چی بلدمهر شب یه پنبه ی تمیز رو حساااابی با شیر خیس کن و بزار روی چشمت بمونه. این کارو ادامه بده تا نتیجه بگیری.
ولی فکر نکنم تو مشکل سیاهی دور چشم داشته باشی.

سفر خوش گذشت؟

خسرو پنج‌شنبه 17 فروردین 1396 ساعت 15:09

. درود . ببین همه ی دوستان می گویند عسکت را در
. تلگرام نذار . . عاقش می شوند . . نظر می زنند . .
. نامه برایت می نویسند . . و . . و . . آن وخ من از
. حسادت . . 18 کیلو لاغر می شوم
. . . لباسم تنگ می شود . .
. ببخشید گشاد می شود .
. اصلا این تنگ بود گشادش کردم حرف بدیه .
. . . دیگه نمی نویسم . تنگ بود گشادش
. کردم

سلام.
حسادت خوب نیست آقا خسرو
این لواشک انار من چی شد پس؟

میفروش جمعه 18 فروردین 1396 ساعت 11:55

سلام دخترم
حالت چطوره بابایی؟
خوشحالم که بهت خوش گذشته
ایشالله همیشه سالم باشی و تندرست
خدا همه ی مشکلات ریز و درشت تو و دوستانت رو حل کنه
برقرار باشید. به امید دیدار.

سلام بابای عزییییییییزدلم
خوبم خداروشکر. شما چطوری؟ خوبی؟
آمین
بازم با این دعاهای خوب و قشنگت، لبخند آوردی رو لبام.

یه دونه جمعه 18 فروردین 1396 ساعت 16:00

سلام خدابدنده چی شده؟؟؟

سلام یه دونه ی نازم. چیزی نشده عزیزم. مهم اینه که الآن خوبم.

خسرو جمعه 18 فروردین 1396 ساعت 17:44

. درود . ی وانت لواشک انار . آلوچه . خیار . .
. ترشی . و همه چی آوردم . . . لطفاً آدرس باغ را
. برایم بنووووووو یس .
. وانت داره پنچر میشه آدرسو بنووووو یس
. من و آوش و شما و باغ و هوای بهاری .
. بخوداااا شاعر میشماااا

سلام
عجبااااااااا
شما و آوش و من؟؟؟
نمی خوام آقا
اصن من لواشک نمی خوام

خسرو جمعه 18 فروردین 1396 ساعت 17:47

. درود . برای پدرت . ببخشید برای رقیبم .
. سه کامنت . . . درازززز .
. نوشتم . تا دیگه کسی رقیبم نشه

سلام.
برای بابای عزیز من چی نوشتی
من به بابام خیلی حساس می باشم.

+ غزل های میفروش عزیزمون خیلی زیاد به دل می شینن و من از خوندنشون لذت می برم.

من... جمعه 18 فروردین 1396 ساعت 22:25 http://www.doorashena.blogsky.com

سلااااااااااااام ماهی جونم...پس از مدت هااااااااااااا...
سال نوت مبارکککککککککک عزییییییییییییییییز

سلام عزیزم
ممنونم. امیدوارم سال خوبی داشته باشی.

خانوم خونه جمعه 18 فروردین 1396 ساعت 22:31

ماهی جانم خدا بد نداه....

ای خواهرزاده چقدر ناز و توپولو تشریف داره اصلا جیگرش توو حلقم

خدا بد نمیده...

عشقههههههه این آقاپسر

اناهیتا شنبه 19 فروردین 1396 ساعت 09:22 http://khaterateman1369.blogsky.com/

ایشالا که همیشه خوب باشی دوست جونم . همیشههههههه. ای جونم چه هنرمند و باسلیقه

ممنون عزیزم

راد شنبه 19 فروردین 1396 ساعت 10:00 http://ivs.blogfa.com

خدا به همه سلامتی و دل شاد بده

آمین

کاوه شنبه 19 فروردین 1396 ساعت 17:04

سلام ماهی
روبراهی؟ ماهی تو مادر خوبی خواهی شد. امیدوارم که یه روز خوب عکس یه کوچولوی دوست داشتنی که فرزند خودته رو بذاری و ما همگی با هم (دوستانت) ذوق کنیم بهت تبریک بگیم. سال ۹۱ نمایشگاه کتاب رفتم کتابای خودم رو خریدم بعد رفتم برای پسرخاله و دخترخالم که تهرانن هدیه بخرم آخه سنشون کمه؛ بعد خانمه بهم گفت واسه بچه های خودتون میخواین؟ یه سوال ساده با لحنی بی ریا؛ یه حس دوست داشتنی سراغم اومد امیدوارم که از این حسای خوب سراغت بیاد.
انشا... که خودت و خونوادت همگی سالم و شاد باشید

سلاااااااام
خداروشکر خوبم. تو چطوری؟ حالت خوبه؟
ممنون که این روزا جویای حالم میشی.
اتفاقا همه بهم میگن که مادر خوبی خواهم شد. من عاشق بچه هام. گاهی هم با چندین نفر به خاطر رفتار بدی که با بچه ها داشتن بحث کردم.
آره حس خیلی خوبیه.
چند شب پیشا آوش حالش بد بود و تب داشت. خونه ی خاله ام بودیم. منم با دیدن حال بد آوش بدجوری اعصابم به هم ریخت و اشکم درومد. پاشویه اش کردم و بهتر شد. اون شب شوهرخاله ام گفت: ماهی تو مادر خیلی خوبی میشی.
بنده هم بسی خجالت کشیدم. مثل الآن

انشاالله که همیشه و همیشه زندگی هممون سرشار از آرامش باشه و سلامتی، در کنار بهترین ها.

سعید شنبه 19 فروردین 1396 ساعت 22:58 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام ماهی خوبییییییی
خیلی خوشحالم که حالت بهتره
نگران دست داییتم نباش زود زود خوب میشه
دفعه دیگه که دلت واسه داییت غنج رفت محکم بغلش کن و حسابی ببوسش ملاحظه هیچ چیز و هیچ کسو هم نکن
ماهی زود به زود بیا
منم از حال خودت بی خبر نذار
مواظب خودتم باش
باشه

سلام
ممنووووووووونم
باشه سعید مهربوووون

میفروش یکشنبه 20 فروردین 1396 ساعت 09:11

سلام
خوبی دخترم
منم خوبم ، اگر فضای مجازی مجال دهد
برقرار باشید. به امید دیدار

سلام پدر عزیییییییزم
خوبم.
خدارو هزار مرتبه شکر که شماهم خوبی.
بعضی ها را در فضای مجازی که اصلا نباید دید.

سعید یکشنبه 20 فروردین 1396 ساعت 12:23 http://www.zowragh.blogfa.com

اوش خان در شکارگاه
پس کو سیبیلاش
اصلا من در به در اون نگاه جذبه دارشم
ماشالا به خاله ماهیش
اسفند بر آتش بنه خواهر

سیبیلاش معلوم نیست تو عکس
این چند وقت همش در حال اسپند دود کردنیم. همش بو اسپند میدم

ZahRa ❤ MahDi چهارشنبه 30 فروردین 1396 ساعت 22:30 http://mylovelyworld2016.mihanblog.com/

ماهی یه اسپند برا خودت دود کن
همیشه خوب باشی ان شاءالله
خیلی دوستت دارم

زهرا خنده ام گرفت
از بین رفتم بعد برم اسپند دود کنم
وای زهرا دلم می خواست چند سال پیش بود. یا مثلا چند سال بعد. فقط این روزا تموم بشن...

تو عزیزدلمی. منم دوستت دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد