نفس کشیدم!
با چشمانم، قلبم، روحم، نفس کشیدم!
گوش تیز کردم برای شنیدن خش خش برگ های مرده ای، که له می شدند زیر پای من و هزاران نفر دیگر. برگ هایی که بعضی هاشان، هنوز جان دارند.
هیچ کس تنها نیست!
هزاران دستی که در هم قلاب شده اند.
شاخه گل هایی در دستان لاک زده ی دخترانی که می خندند. از ته دل می خندند و می دانم در دل آرزو می کنند زمان متوقف شود. و تا دنیاست، شاخه گل باشد و خنده و برق چشمان خیس شده و سکوت و باران!
می دانم آنقدر سبک شده که می توانند به دل آسمان ها بروند!
و چه حس خوبیست، به دل آسمان ها رفتن!
بو کشیدم، پاییز را.
امروز، من و خودم، زیر باران قدم زده و پاییز را با تمام وجود حس کردیم!
+ پنج سال پیش زیر باران، در ده ونک، لنز را رو به آسمان و درخت و نیمکت گرفته و رم دوربین را پر کرده. و حال، روی عکس ها زوم می کنم و دلم می خواهد چندتایشان را در وبلاگم ثبت کنم.
پاییز پنج سال پیش، در ده ونک:
+ نباید امروز دوربین را جا می گذاشتم. پاییز امسال هم باید دوربین به دست شوم. شاید پنج سال بعد، دلم بخواهد نشانتان دهم!
چه عکسای هنرمندانه ای

خیلییییییی عکسای اون روزو دوست دارم

کلا هر عکسی که توی پاییز گرفته شده رو دوست دارم
خوبی تو؟ چه خبرا؟ هنوز مشهدی؟
چه عکسای خوشگلی، ادم با نگاه کردنشو سردیه پاییزو بوی بارونو به خوبی حس میکنه
خوبم عزیزم...اره هنوز مشهدیم.شب ساعت ۱۱حرکت داریم
وااای ماهی انقد اینجا ارامشه دلم نمیخاد برگردم تهران خراب شده
خداروشکر.
بازم التماس دعای مخصوص.
مراقب خودتون باشید.
ای جانم عزیزم...
ایشالا که جور میشه و بازم میری
وای ماهی عجب جای رویایی و قشنگیه.
چقدر دلم میخواست یه همچین جایی اینجا هم بود تا من فقط یک ساعت برم تو اون فضا.
ماهی اونجا الان هوا خیلی سرده؟
خودمم دلم خواست برم اونجا!
مگه میشه اونجا جاهای قشنگ نباشه؟؟؟! حتما هست. همه جا جاهای قشنگ هست.
راستش دیروز خیلیییییییییییییییی سرد شد و بارون اومد. امروز بیرون نرفتم. زیاد سرد نیست.
شاید غروب برم پیاده روی
سلام
هنر عکاسیتون همانند قلمتون عالیه .
سلام منو به سمیرا خانوم هم برسونید.
بهشون بگید خیلیا منتظر بازگشتشون هستند
بازگشتی سرشار از سرور و شادابی ، صحت و سلامتی.
مخصوصا" میفروش که منتظره بیای و اونم شروع کنه اذیت کردنشو
برقرار باشید. به امید دیدار
درود بر میفروش عزیز
خوبی شما؟
ممنونم، لطف داری.
سمیراااااااااااااا بدو بیا که میفروش تو این مدت نمی دونست کیو اذیت کنه
نه ماهی جونم.جاهی که آدم دلش باهاش صاف
نیست هیچ جای قشنگی براش وجود.
تو دل کویر و تو یه شهر کوچیک هیچ چیز قشنگی که بتونه آدمو مجذوب خودش بکنه وجود نداره.
دخملم، چرا دلت صاف نباشه؟؟
تو یه شهر کوچیک و دل کویر بودن، به نظرم می تونه خیلی خوب و لذت بخش باشه!
خلوت کردن و بعد رها شدن توی خود شاید یک کم لفظ قلم باشه ولی خیلی خوبه.نه؟
اوهوم. خیلی خیلیییییییییییییییییی خوبه و لذت بخش!
خیلی خوبن
حتما دوربین به دست شو
پاییز واقعا عجیبه
فدای سارس بانوی عزیزم.
احتمال زیاد شنبه صبح زود برم یه جای خوب و عکاسی هم کنم. البته اگه بشه برم و کاری پیش نیاد!!
پاییز سرشار از حس و حال خوبه...پره از زیبایی.
کارم پیش اومد یه این بارو بگو گور بابای کار و برو لذت ببر :)
نشد برم سارس. آبجی و داماد و گردالی دیشب اومدن خونه ی ما. صبح هم تا صبحانه براشون آماده کنم و آشپزخونه رو تمیز کنم، دیر شد. دوست دارم صبح خیلییییییییییی زود برم بیرون و تا قبل از ساعت نه جایی باشم که می خوام.
ولییییییییییییی فردا حتمااااااا میرم و با کلی عکس قشنگ برمی گردم
من که منتظرممممممم
گردالیو بخور از طرف منننن
حتماااااا