کلبه ای برای نوشتن :)

به سراغ من اگرمی آیید، نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد، چینی نازک تنهایی من

کلبه ای برای نوشتن :)

به سراغ من اگرمی آیید، نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد، چینی نازک تنهایی من

ماهی دست به کیبورد می شود :)

پاییز، با تمام توانش، تنهایی ام را در گوشم فریاااااااااااااااااااااااااد می زند

و من در آغوش می گیریمش

آری

پاییز را در آغوش خود می فشارم

برگ ها را

آسمان همیشه ابری را

باران را

نیمکت نم گرفته ی خالی را

چتر های بسته را

همه و همه را در آغوش می گیرم

من تنها نیستم

همه ی این ها را دارم

من پاییز را دارم

می خواهم زندگی کنم

آن هم به معنای واقعی

برای یک بار هم که شده فکر نکنم به تنهایی

به قلب یخ زده ام

به روح خسته ام

نباید فکر کنم به هیچ کدامشان

پا به عالم دیوانه ها بگذارم

راه بروم

گاهی برقصم

ضجه بزنم

و با صدای بلندددددددددددددددددددددددد بخندم

حرف بزنم، اما نه به آرامی

با صدای بلند. خیلییییییییییییییییییی هم بلند

شاید هم داااااااااااااااااااد بزنم

و همه را از خود دور کنم

خیلی دوووووووووووور

همیشه و تا ابد همین است

همیشه دیوانه ها تنها می مانند

تنها، روی همان نیمکت نم گرفته ای که رو به فواره هاست

شادی باید نفوذ کند در بند بند وجودم

می خواهم لذت ببرم از چیزهای کوچک

اما نمی دانم چگونه؟

نظرات 30 + ارسال نظر
elina جمعه 2 مهر 1395 ساعت 23:42 http://Elina17.blogfa.com

میگممم...نقاشیو نویسندگی رابطه تنگاتنگی باهم دارن نه؟؟



نمیدونم. شاید

elina جمعه 2 مهر 1395 ساعت 23:52

عه چرا کامنتمو نصفه کردی

بوخودا من کاریش نکردم
همین اومد

elina شنبه 3 مهر 1395 ساعت 00:03

عه عاره
شکلکای گوشیم اینجا نمیان انگار


شکلک فرستاده بودی فقط؟؟
چی گفته بودی؟؟؟؟ آی ام کنجکااااااااو

beautiful mind شنبه 3 مهر 1395 ساعت 01:01 http://weird.blogfa.com

بد نیستم... تو چخبرا...زندگی ردیفه؟ دیگه دانشگاه اذیت نمی شی؟
راستی تواتر مامانت چی بوده دعوت کن بیایم خو

سلامتی

زندگی هیچ وقت ردیفه ردیف نیست. این ماییم که باید تلاش کنیم برای خوب بودن و یا همون ردیف بودنش.
دانشگاه که تموم شده. برای کارشناسی فعلا نمی تونم بخونم تا سال دیگه.
اجراش فقط تا ده شب بود.
چشم اگه باز اجرا بشه دعوتتون می کنم.

سمیرا شنبه 3 مهر 1395 ساعت 08:35

چقدر زیباااااآفرین به رقص قلمت

.
.
.
هواش .هواش.وااااای هوای پاییزدلم میخاد این ضعف بدنیم

تموم شه تا منم دوباره بتونم شیطونی کنم.شادی کنم و از پاییز

بنویسم...

دعا کن ..دعا کن

حال سمیرای نازنینم چطوره؟

سمیرا صبح زود رفتم امازاده صالح. خیلی به یادت بودم. کلی برات دعا کردم.

ایشالا که زودی خوب میشی

سارس شنبه 3 مهر 1395 ساعت 08:35 http://Www.zendegi2noqted.blogfa.com

دنبال راه های سخت سخت نباشیم ! نگاه کن و لذت ببر
به قول یکی با همین دلخوشی های ساده میتوان زندگی ها کرد

چه قشنگ
" با همین دلخوشی های ساده می توان زندگی ها کرد "
ممنونم

میفروش شنبه 3 مهر 1395 ساعت 09:01

سلام
اصلا" می دونی چیه !؟
ضمن احترام به همه فصول !
باید عرض کنم پائیز یه چیز دیگه است!
آهااااااااای باران در آغوش ماهی چه می کنی !؟
میگماااااااااااا
حالا پائیز و باران و برگ و نیمکت و ...رو در آغوش میگیری!
مواظب باش کسی رو نیمکت نشسته باشه ، اتفاقه دیگه!

زندگی کن چون تو همه چیز برای زندگی کردن رو داری
با همه فراز و نشیبها و ناملایمات که برای هر کسی ممکنه
تو بهترینها رو داری برای زندگی کردن ، خونواده خوب ، اراده قوی ،
اید به آینده ؛ توکل به خدای مهربون و آخرشم دوستان خوب ( به جز من )
پس حالا فریاد بزن و بگو من هستم و زندگی می کنم و تلاش خواهم کرد
برای بهتر زیستن
برقرار باشید. به امید دیدار

سلام
بله که پائیز یه چیز دیگه است.
پائیزو عشقههههههههه

نه هیشکی رو نیمکت نیست. خیالت راحت.

چرا به جز تو؟
تو که از بهترینایی

اکنون فریاااااااااد می زنم: من هستم و زندگی می کنم و تلاش خواهم کرد برای بهتر زیستن و ممنونم از میفروش

باهار شنبه 3 مهر 1395 ساعت 09:17

سلام ماهی جون خوبی عزیز
لذت بردن از چیزای کوچیک زندگی یاد گرفتنی نیس،باید اون حس خوب بهت دست بده اگه نده مشکلی هست!
تو وقتی بستنی میخوری کیف نمیکنی؟
وقتی لواشک میخوری چی؟
خب این همون لذت اس دیگه، خیلی ساده
حالا وقتی این لذتو پیش خودت به زبون بیاری یواش یواش جنبه لذت بردن از هر چیز کوچیکی به چشمت میاد
شاد باشی عزیز دل

سلام باهارم
خوبم عزیزم. تو چطوری؟؟ نبودی دلم تنگ شده بود.

درسته.

سلوووووووم بر ماهی خوشکله خودم
عاغا من یااااااااافتم ک چرا عکسای وبت رو نمیتونم ببینم : )

عکسایی ک از خودت و غذاها و .. میزاری پسوند png دارن و من گوشیم عکسا رو با این پسوند نشون نمیده و عکسا رو با پسوند jpg نشون میده : )

سلام عزیییییییییییییزم
چه خوب که مشکلو فهمیدی.
از این پس عکسای منو با پسوند jpg مشاهده خواهی کرد

Maede شنبه 3 مهر 1395 ساعت 10:18 http://mahomahi1.blogfa.com

تو پاییز قرار نیس چیزی عوض بشه:(

شایدم عوض بشه.

میفروش شنبه 3 مهر 1395 ساعت 11:30

سلام .
باز هم که نمیشه تو وبلاگ آبجی سمیرا کامنت گذاشت !

سلام
آره. ولی خدارو شکر بالخره نوشت.

[ بدون نام ] شنبه 3 مهر 1395 ساعت 11:35

حس شاعری و نویسندگی ت فک کنم خیلی قوی حس؟؟

نه خیلی.
نه اسم گذاشتی و نه آدرس.

سمیرا شنبه 3 مهر 1395 ساعت 14:16

زیارتت قبول قشنگم

ایشالا یه روز با هم بریم

.
.
منم یکی برداشتم از اون گلا

ایشالا

ا برداشتی
ایول

سمیرا شنبه 3 مهر 1395 ساعت 14:18

ماهی؟

اون عکس کیه رو میز؟

جونم عزیزم

رضابندریه( پدربزرگم )

دخمل شنبه 3 مهر 1395 ساعت 14:29 http://www.sheitony.blogfa.com

برای شاد بودن نباید چیزیو یاد بگیری فقط اینو باید بدونی که اگه از هرچیز سختی با خنده رد بشی یعنی شادی.
من یه اصلی تو زندگیم دارم که خیلی جاها از غم هام کم کرده.خیلی لحظه هامو با انداختن شونه هام به سمت بالا و گفتن جمله به درک و خندیدن به بهترین لحظه ها تبدیل کردم.
تو میدونی کدوم لحظه های سختمو میگم.اما من شونه هامو با تمام توان پرت میکنم بالا و میگم به درک.
اینو اگه یاد بگیری میتونی بدون هیچ دل مشغولی شاد باشی.

خیلی هم عالی.
امیدوارم یاد بگیرم.

هانا شنبه 3 مهر 1395 ساعت 15:24

برو برو قهرم باهات!

چرا

رمزتو عوض کردی؟
چند بار با رمز قبلی اومدم ولی نشد بخونمت.

میفروش شنبه 3 مهر 1395 ساعت 17:01

سلام آبجی سمیرا
کامنتت بسته است اینجا می نویسم برات
ببین من موسیقی دوست دارم ولی موسیقی درست و درمون ، نه حمیرا و ممیرا و گوگوش موگوش
خدا آقاجان رو بیامرزه و خدا به شما سلامتی عنایت کنه و خدا آقای یار رو برات نگه داره ، خدا سلامتی بده بهت و تمام حاجات شرعیه شما رو برآورده کنه ، خدا یه دل خوش که واقعا" نمیشه هیچ قیمتی روش گذاشت بهتون بده و لذت در کنار هم بودن رو به بهترین شکلش بهتون بچشونه و گرنای زندگیتون رو دو چندان کنه و یه کاکل زری بهتون بده تا من بشم دائی میفروشش .
برقرار باشید. به امید دیدار

میشه منم سلام کنم؟

واااااااااااای سمیرا خوش به حالت. چقده دعای خوب
آمین

میشه منم بشم خاله ماهیش؟

1
2
3
امتحان میکنیم

این کامنت جهت امتحان نمودن کامنت دونی ماهی میباشد و هیچگونه حق کپی برداری ازین اثر ماندگار ب کسی داده نمیشود : )


دیمبالا دیمبو
دیمبالا دیمبو
دوبس دوبس دوپس دوپس

چخ چخ چخ
خیریش خیریش خیریش
خرش خرش خرش
کوروچ کوروچ کوروچ
بینگ بنگ بونگ



لادن خدا نکشت

سمیرا عشق حمیرا شنبه 3 مهر 1395 ساعت 19:43

ببین دایی میفروش با ما در نیفت بینیییییم

سلام عشق حمیرا

دایی میفروش

سمیرا شنبه 3 مهر 1395 ساعت 19:50

اره خدایی دعاهاش همچی از ته دل و قشنگه

میفروش اگه سلام کردناشو بذاره کنار خیلییی خوب میشه والا

خدا خیرش بده

آخ گفتیییییییی

دخمل شنبه 3 مهر 1395 ساعت 20:15 http://www.sheitony.blogfa.com

سلام ماهی گلم.خوبی؟
ماهی به اون آقایی که اول اسمش«میم»هستش و آخر اسمش هم«شین»هست(مثلا ازش دلخورم و ازاون مثلا تر اینکه باهاش قهرم) که همش میاد سلام میده بگو ممنون از اینکه حتی نیومد نوشته ای که تو وبم براش نوشته بودم رو بخونه.
با تچکر.
حتما بهش بگیا.من نمیگم بهش مثلا قهرم.

سلام دخملم. خوبم عزیزم. تو چطوری؟
نهههههههه قهر نههههههههههههههه
چشم میگم به همون آقایی که اول اسمش میم هست و آخرش شین.

الی شنبه 3 مهر 1395 ساعت 20:16 http://www.baradustam.blogfa.com

اونقده قشنگ توصیف کردی پاییزو که هر کیم دوست نداشته باشه از امسال عاشقش میشه انشاالله پاییز خوبو خوشو شادو شنگولی برات رقم بخوره امسال البته با تلاشا و
انرژیای مثبتو خوشگل خودت
به قول میفروش برقرار باشید

خیلی خوشحالم که پائیز اومده
امیدوارم.
همچنین برای تو عزییییییییییییزم.

حالا خوبه سلام کردناشو یاد نگرفتی

الی شنبه 3 مهر 1395 ساعت 20:23 http://www.baradustam.blogfa.com

وایییی چقد خوشحال شدم که تونستی یه روزو برا خودت باشی و به علایقت برسی منتظر بودم یه روز بیای بنویسی که امروزو تونستم برا خودم باشم, خدارو شکر که به خواستت رسیدی وای چه گل خوشگلیییی من عاشق رز قرمزم, طبیعیه دیگه?!

صبح زود بیدار شدم و تند تند خونه رو تمیز کردم. امروز آشپزخونه برا آبجی وسطی بود
بعدشم تندی آماده شدم و رفتم امامزاده صالح
آره امروز برا خودم بودم. روز خوبی بود خداروشکر.
آره گل هم طبیعیه و بسیااااااااااار خوش بو

دخمل شنبه 3 مهر 1395 ساعت 20:31 http://www.sheitony.blogfa.com

آره قهررررر آره.
و من همچنان دنبال فرصت تا بتونم برم امام زاده.

گفتم بهش همین الآن.

فکر کنم سال دیگه با خودم بیای بریمایشالاااااااااااااااااااااااااااا
به همراه یکی یه دونه

دخمل شنبه 3 مهر 1395 ساعت 20:35 http://www.sheitony.blogfa.com

من امام زاده اینجارو که دم گوشمه الان یه هفته استمیخوام با الهام برم وقت نکردم وای به حال اینکه اونجا بخوام برم

مثل من یهویی بزن برو.
یهو دیدم با چادر گل گلی تو امامزاده نشستم
وقتایی که برنامه ریزی می کنم برم اصلا نمیشه.

دخمل شنبه 3 مهر 1395 ساعت 20:41 http://www.sheitony.blogfa.com

میخوام برم با الهام.اما مامانم مریضه.حالش خوب نیست.نمیخوام زیاد ازش دور باشم میترسم دست تنها کلی کار کنه و ضعف کنه.هفته دیگه باید بره عمل اونوقت همش داره کار میکنه دارم از دست کاراش دیوونه میشم.هرچه قدر میگم استراحت کن همش کار میکنه و به منم میگه تو فقط درستو بخون من کمک نمیخوام.برا همینم میترسم دیر بیام خونه زیاد کار کنه.

آهان.
پس فعلا نرو.
در روز، یکی دو ساعت از وقتتو صرف کمک کردن به مامان کن و بعدش به درسات برس. هرقدرم گفت نمی خواد، تو کار خودتو بکن.
چه عملی داره؟

دخمل شنبه 3 مهر 1395 ساعت 21:06 http://www.sheitony.blogfa.com

ببخش ماهی با حرفام سر تو رو هم درد آوردم.

اوااااااا این چه حرفیه. دیگه نگیاااااااااااا.
دوست به درد همین روزا می خوره دیگه.
ناراحتم نباش. به هیچ چیز بدی هم فکر نکن لطفا.

دخمل شنبه 3 مهر 1395 ساعت 21:15 http://www.sheitony.blogfa.com

چشم آبجی گل من

پیک شنبه 3 مهر 1395 ساعت 23:15 http://eshtebahinevis.blogfa.com/

همین حس شروع خوبه دیگه!عالی بود!

ممنونم پیک عزیز.

باران یکشنبه 4 مهر 1395 ساعت 18:05 http://baranoali.blogfa.com

وووووی پاییز دوستداشتنی من و توصیف های ماهی بانو
میدونی چیه ؟ پاییز رو باید زندگی کرد. لحظه لحظه ش و زیباییش رو

زیارتت قبول عزیزدلم


اوهوممممم

ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد