کلبه ای برای نوشتن :)

به سراغ من اگرمی آیید، نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد، چینی نازک تنهایی من

کلبه ای برای نوشتن :)

به سراغ من اگرمی آیید، نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد، چینی نازک تنهایی من

تمخطیمسنیهشنستصنخیجج

 

یک عدد ماهی داغون و به شدت خسته می باشم

اینو دیشب که از خستگی خوابم نمی برد فهمیدم

با حرف مامان: " دختر رنگ به روت نیست " مطمئن شدم

و صبح که خودمو تو آینه دیدم مطمئن تر شدم

داشتم مطمئن تر تر می شدم که مامانو با ظرف توت فرنگی تو آینه دیدم و خنده ای کش دار تحویلش دادم. 

امروز متفاوت بود البته فقط کمی

مثلا این که دیدم تو مترو تنها نیستم و آبجی کنارمه

یه نیشگون ازش می گیرم و میگم: خوب کیف می کنی این ساعت از خونه میای بیرون و به شلوغی مترو نمی خوری. بعد من باید هفت صبح به زوووووووووووووور خودمو جا بدم تو قطار و پرس بشم بین جمعیت. این بار اون یه خنده ی کش دار تحویلم میده و خندش به جونم می شینه. دستی براش تکون میدم و دروازه دولت پیاده میشم.

گویا نفرین هایی که دوستان کردن گرفت و استاد صالحی جان باید زانوهاشو عمل کنه. 

یکی از کسایی که تا تونست نفرین کرد خانم Sh بود. یعنی با هر یه چاپی که می زد روبه آسمون نفرین می کرد.

آقای h، تو گوشیش تصویر زنی رو نشونم داد که خودش با سیستم طراحیش کرده و خواست نقاط ضعف کارشو بگم. به اون تصویر با اون همه نقصی که داشت، حس خیلی خوبی داشتم. انگار که اون زن رو مدت هاست می شناسم.

استاد زاهدی جان هم مثل همیشه با ذوق فراوان به کارهام خیره شد بدون این که کوچکترین ایرادی بگیره، و خستگی بنده ناپدید شد

وکیل به شدت افسرده شده و در حالی که چای می ریزه میگه: خانم، دوسال تموم شد و راحت شدی. بنده هم بعد از اشاره به کیک های قفسه ی دوم میگم: دیگه از دستمون راحت میشید دیگه. وکیل هم سری تکان میده.

بعد هم نوبت به جناب نصیری می رسه که با غر زدنای خانمSh مواجه شد که با عصبانیت فرم های کارورزی2 رو می خوند. با خنده، Sh جان رو هم تشویق به خندیدن و خطر قرمز کشیدن دور غر زدن هایش کردم.  و نصیری رو که هنوز دلیل غر زدنای sh جان رو نمیدونه، از فشار زیادی که این ترم بهمون وارد شده باخبر می کنم. Sh جان هم از زیر عینکش چپ چپ نگاهم می کنه و میگه تو از ما بدتری همین روزا میری دیوونه خونه

فرداااااااااااا معلوم میشه فسقلی دخمله یا پسر. آبجی صبح میره سونوگرافی. الهی فداشون بشم من

به عنوان هم توجه نکنید چون چشم بسته نوشته شد

نظرات 20 + ارسال نظر
یکی یدونه : ) دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 00:06 http://ye-dokhtare-1994.blogfa.com

فک کنم تازگیا خل شدما
هر شب میام و پستا و نظراتت رو میخونم و جالبه ک تو قسمت نظرات دنبال کامنتم میگردم و وقتی میبینم نیس یادم میفته من اون حرفا رو تو ذهن خودم زدم و کامنتی ثبت نکردم : )
ولی واقعا عالیه ک تو فضای مجازی تو و چندتا از دوستام شاد هستین و شاد مینویسین والا ازبس تو اکثر وبا غمگین و اه و ناله مینویسن دارم کم کم از نت زده میشم با اینک معتاد نتم
: )
تو هم مث خودمی همیشه نیشت بازه و لبخند کش دااااااااار میزنی : )

یکی یدونه ای دیگهههههههههههههههه
عجبااااا تو ذهنت میگی بعد دنبال نظرتم می گردی
متاسفانه منم گاهی وقتا که غمگینم دست به قلم میشم.
معتاد نت سلااااااااااااااااااااااممممممممم
همینجوری خوبه دیگه.....باید خندید. حتی به غم و غصه. به دشمن هم باید خندید. به بدبختی. بخند جانم بخند..

کاوه دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 00:12 http://www.nicebike.blogsky.com

خوب خدا رو شکر تا چندوقت دیگه تموم میشه درس و دوباره درس شروع میشه



حتما باید یادآوری می کردی. درغیر این صورت خوابت نمی برد کهههه

پونه دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 01:05 http://aloche-torobche.mihanblog.com

ای عزیز دلم فسقلی داره ابجیت؟؟
ایشااااالله ساااااالم صحیح باشه و ب دنیا بیاد
بنده خدا اساتید چقدر نفرین پشتشونه فقط

ایهیمممم
ایشالله..ممنون عزییییییییییزم
آره برا همینه که استاد نمیشم دیگههههه

پیک دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 08:46 http://eshtebahinevis.blogfa.com/

من که گفته بودم جنسیت این فسقلی شما رو :))
ایشالا سالم باشه :)

اگه همونی بشه که گفتی، چون درست حدس زدی بهت جایزه میدم
ممنون

samira دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 09:28 http://tehran65.blogfa.com

چه عنوان پر محتوایی

اگه تونستی سه بار تکرارش کن

samira دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 09:34 http://tehran65.blogfa.com

معلومه هم کلاسیات خیلی با حال و خوش رو انداااا

آره خیلیییییییییییییییییییییییییییییی

باران دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 10:33 http://baranoali.blogfa.com

عاقا این عنوانت منو کشت. برای شادی روحم صلوات


تا عنوان های بعدی خدا نگهدااااااااااااااااااار

نفس دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 11:24 http://sarvareman.blogsky.com

دخملهههههه!

الهی فداش بشممممممم من. چه دخمل باشه چه پسر دوسش می دارممممم

سعید دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 11:32 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام ماهی
خوبی؟
چه خبرا؟
اتفاقا من اول از همه به عنوان توجه کردم
خستگیت از عنوان معلومه
تو دیروز اون همه رنگ زدی به صورتت چطور رنگ به رو نداری؟
فکر کنم مامانت یه روز که صورت تو رو تمیز و بدون رنگ میبینه تعجب میکنه و نگران میشه
ماهی فکر کنم خنده ی کش داااااااااااااااااااار جزء جدایی ناپذیر زندگیته نه؟؟؟؟
شاد باشی ماهی

سلام
خوبم. تو چطوری؟
سلامتی.
مگه نگفتم توجه نکنید؟؟؟؟؟حرف گوش کن نیستی هااااااااا
آرهههههههه یه روز که بی رنگم اهل خونه تعجب می کنن.
پس چییییییییییییییییی. شماها رو هم باید به این خنده عادت بدم.

samira دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 11:34 http://tehran65.blogfa.com

عدس پلو درست کن و منو هم دعوت کن

بفرما ناهار. خوراک لوبیا پزوندم.
دلم عدس پلو خواستتتتتتتت سمیراااااا.

ˆیکی یدونه‡ : ) دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 11:47 http://ye-dokhtare-1994.blogfa.com

ههههههه
باور کن حتی شده دوستام پیام میدن وقتی میخونم تو ذهنم جوابشو میگما ولی یادم میره بفرستم چند روز بعد ک پیاما رو پاک سازی میکنم میبینم جواب ندادم بهش یا خیلی چیزای اینجوری : )

دلم واس درس و دانشگاه عجیب تنگ شده وقتی دانشگاه میرفتم همش میگفتم کی تموم بشه ولی الان میگم کی مهر میشه ک بیام تهران واس دانشگاه : )
اصن روزمرگی بووووق است : )



منم کمی غصه دار شدم که دانشگاه داره تموم میشه. اگه فوری برا کارشناسی بخونم که هیچ اما اگه کمی فاصله بندازم قطعا دلم تنگ میشه.
از دست تو دختر

ZahRa ❤ MahDi دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 12:35 http://mylovelyworld2016.mihanblog.com/

دسته جمعی نفرین کنند که طرف میترکه
ان شاءالله فسقلی سالم باشه، جنسیت مهم نیس

همین دیگه. می ترسم بیچاره بعد از ژوژمان سالم نرسه خونه.
ایشالااااااااااااااااا

آمنه دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 16:10 http://rozaneha.blogfa.com/

ازبالابه پایین می آییم:
اول اینکه چرانویسنده محترم باافکارمابازی کرده وپست رارمزگزاری مینماید؟

دوم اینکه توصیه مادرگرام بسیارصحیح میباشد ومن نیزبامیوه شروع مینمایم

سوم اینکه بزاربخونم بگم
آهااخوندم
منم ازنفرین کردن تن وبدنم میلرزه
اینکه استادیاذوق کارتوبنگره عالیه
راستی بیچاره استادصالحی ان شاءالله زودی خوب شن
خاله شدنتان گرامی بادشیرینی یادتان نرود
عنوانتان نیز اندکی قابل قبول است


آمنه اگه بدونی چیا نوشتم تو پست بالایی...آخ آخ آخ آخ

خیلی هم عالییییییییی

ایشالا که خوب میشه استاد جان. با این که سخت گیره ولی خیلی دوسش دارم و سلامتیش برام مهمه.
چشمممممم شیرینی هم میدممممم
فقط اندکی؟؟؟؟

میفروش دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 16:23

سلام
من صبحمو با چایی شیرین شروع می کنم ! راستی چایی شیرین میوه است !!؟
خُب مامانت راست میگه ! یه کم به خودت بِرِس ، هفته ای یکی دوبار دل و جیگر بگیر کباب کن و نوش جان کن ، غروبا هم سیراب شیردون بگیر بخور تا یه کم جون بگیری و رنگ بخ چهره ات بیاد !
میگمااااااااااا
کجا میتونیم دست پخت شما رو ببینیم !!؟
ایشالله خدا فسقلی رو در پناه خودش نگه داره و به سلامتی به این جهان هدایتش کنه و در آغوش پدر و مادر بزرگ بشه و شماها هم از داشتن این جواهر خدادادی لذت ببرید .
برقرار باشید. به امید دیدار

میگماااااااااااااا اون پست بالا رو چیجوری باید ببینیم !؟
رمز عابر بانک میخواد ! یا رمز گوشی تلفن همراه !!

من زورم میاد فقط برا خودم چای دم کنم. بیشتر روزا هم غروب دم می کنم تا با اهل خونه بخورم و بهم بچسبه.
الآن قصد داشتی دل بنده رو آب کنی با آوردن اسم دل و جیگر و سیرابی؟؟ می خواااااااامممممممم.
ببینی یا میل کنی؟؟؟
ممنونمممممممممممممممممممممممممممممممم


آخ چه کیفی میده کنجکاو کردنتون

میترا دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 17:46 http://gah-neveshtha.blogfa.com/

ایییی جانم...من نی نی دوس

نی نی هم تو رو دوس

میفروش دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 20:05

سلام
منظورم از دست پخت ، رنگ و لعابی که به بوم و در و دیوار میدی رو گفتم ! و الا آشپزیتون که مثل بعضی ها ( .....) حرف نداره !
ضمنا" همینکه از کنجکاوی ما لذت می برید ؛ راضی هستیم ! و دیگه نیازی نیست رمز بدینو کامنت بذاریم تا لذت ببرید .
برقرار باشید . به امید دیدار

سلام
آهاااااااان.
بعضی ها
عکس چندتا از کارامو گذاشته بودم برا یکی از دوستان که ندیده بود.
فکر کنم دیده بودیشون قبلا. همون پرنده و ویکتورهوگو و.....

یکی یدونه‡ : ) دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 21:31 http://ye-dokhtare-1994.blogfa.com

حال من عالیه : )
امروز شروع کردم ب درس خوندن ازبس یهویی بود خودم تعجب کردم : )
حس خوبیه
ای جاااااااانم منم ک تو خونه ام خوشخوشان مامان جانمان میشود و بنده ب سمت اشپز و قناد در خانه مشغول ب کار میشوم : )

خداروشکرشماها که خوبیدااااااااا حال من خیلی خیلی خیلیییییییییی بهتر میشه
ولی امروز من وقت نکردم زیاد برم سمت درس. بیشتر خانه داری کردم

یکی یدونه‡ : ) دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 23:16 http://ye-dokhtare-1994.blogfa.com

عزیزمی چقده مهربونی تو : )
راستی اون ادرس سایتی ک داده بودی رفتم عکساشو دیدم دستت درد نکنه : )
عکسا مال سال 83 بود میترسم اونا رو تجسم کنم مث مسافر زمان یهو از تو ایینه پرت شم ب سال 83 ^_^

+کار خونه وقت گیره تا خودمون انجام ندیم درک نمیکنیم ک مامانامون چقدر زحمت میکشن بخصوص اونایی ک مث مامان من و شما شاغل ان : )



خواهش می کنم یکی یه دونه ام.
جدی برا 83 بود؟؟؟دقت نکردم

آره واقعا...سه روز اول هفته که کل کارا با منهروزای دیگه هم تقسیم میشه بینمون

مبینا سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 01:22 http://chapdast-1393.blogfa.com

متاکگتلبزتتالنمتابوکمتدلتاورزتندبسقهنکدل
منم کامنتمو چشم بسته گذاشتم

واستا جواب داری اونم چه جواااااااااابییییییییییییییی:

ویسکمهیشبثگبحقچثس؟ِّ.سبمکیسمیل./ی.ول.سیولمسنیلخقتنیل؟؟؟؟؟؟؟؟؟نیتنتبهثبثبهثخبهثخهقخحثهقح4هقخثهبیئبیب؟؟؟؟؟؟؟؟

به سوالایی که کردم جواب بده

مبینا سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 17:29 http://chapdast-1393.blogfa.com

اوه اوه!چه سوال سختی
راستش زلبابفیحصسییرذمذلغغحقثشالیثشسغبعحخنتتذربزمکخفقثژ

راستش رو هر کار کردم نتونستم بخونم
ولی، زلبابفیحصسییرذمذلغغحقثشالیثشسغبعحخنتتذربزمکخفقثژ، بسیار جواب جالبی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد