کلبه ای برای نوشتن :)

به سراغ من اگرمی آیید، نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد، چینی نازک تنهایی من

کلبه ای برای نوشتن :)

به سراغ من اگرمی آیید، نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد، چینی نازک تنهایی من

: ) ( :

 

چشم ها، در کاسه ی بابا و داماد، چشمکی می زنند. این بار هم نشد چشم را امتحان کنم اما از پاچه نگذشتم

دیروز وقتی آبجی بزرگه و داماد، از بازار آمدند و آبجی، فوری روی آلوجنگلی هایی که در دست داشت نمک ریخت و با کیف خورد، خنده ام گرفت. برعکس شده. عاشق شیرینی جات بود و حال هوس ترشیجات می کند.

وقتی در خانه ی خاله نرگس، بادمجان ها را سرخ می کردم، حالش بد شد. فکرش را هم نمی کرد از بادمجان بدش بیاید.

و اما امروز، از مرغ هم به اندازه ی بادمجان، بدش آمده.

مادر، مشغول نوشتن برنامه ی غذایی برای آبجی بزرگه است. سیب را فراموش کرده و من درپایین کاغذ می نویسم: سیب یادت نره و شکلکی هم برایش می کشم.

آبجی و داماد، ساعت 5 حرکت کردن به سمت دزفول. خیلی ناراحت نیستیم چون قرارهایمان را برای عید گذاشته ایم و به زودی ما به دزفول می رویم.

از چهارشنبه ی آخر سال، به شدت می ترسم. به اصرارهای دخترخاله که می خواهد برای چهارشنبه سوری به خانه شان بروم اهمیتی نمی دهم. خداروشکر پسرخاله رفته شمال و همسایه ها و کلانتری محلشان، چهارشنبه سوری امسال را نفس راحتی می کشند. شیطنت های این پسر تمامی ندارد.

تنبلی می کنم برای چیدن سفره ی هفت سین. برای به تصویر کشیدن داستان صمد بهرنگی. برای قاب گرفتن مقوایی که اعضای خانواده، سعی می کنند خود را در آن پیدا کنند و وقتی مادر اصرار می کند بداند کجای آن نقاشیست، سکوتی طولانی تحویلش می دهم. دقتی که در پیدا کردن خودشان در یک تکه مقوا دارند، خنده ام را در می آورد. چه خوب که موجب شدم به دنبال خودشان بگردند. کاش به این دنبال کردن ادامه دهند، نه در مقوا، بلکه در دنیای بیرون از مقوا.

نظرات 14 + ارسال نظر
کاوه یکشنبه 23 اسفند 1394 ساعت 22:51 http://www.nicebike.blogsky.com/

ساده، صمیمی و گیرا؛ عالی بود.

ممنون

یک دختر بیکار یکشنبه 23 اسفند 1394 ساعت 23:04 http://hve77.blogsky.com

کاش... تو میتونی

دلارام مهربون یکشنبه 23 اسفند 1394 ساعت 23:37

خیلی قشنگ حرفتو می نویسی
اوخی طفلیا دنبال خودشون میگردن..


عزیزمیییییی

آره دنبال خودشونن

chiznevesht یکشنبه 23 اسفند 1394 ساعت 23:43 http://chiznevesht.blogsky.com

آخرشو دوس داشتم
بیرون از دنیای مقوا...

خودمم آخرشو دوست دارم

خانوم خونه دوشنبه 24 اسفند 1394 ساعت 05:30 http://www.ganje-man.mihanblog.com

الهی...خیلی باید مواظب ابجی بزرگه باشین

عزیزمیییییی
آره باید مراقبش باشیم

پرنسسM دوشنبه 24 اسفند 1394 ساعت 06:12 http://princes222.mihanblog.com/

سلام ماهی جن عزیزم خوبی؟آره چهارشنبه نرو بیرون اصلا خطر داره ماهی ایشالا سالی پر از عشق و سلامتی داشته باشی عزیزم..ساز دلت همیشه کوک می بوسمت

سلام پرنسس
خوبم عزیزم. تو خوبی؟

ممنون عزیزم. ایشالله تو سال جدید به همه ی آرزوهات برسی

نفس دوشنبه 24 اسفند 1394 ساعت 12:54 http://sarvareman.blogsky.com

وای چشممم!
چطور تونستی خودتو کنترل کنی آخه؟!
بیچاره خواهرت!بادمجون به این خوبی!
دزفول به به به!
هفت سینووووو زودی بچین عکس بذار ببینیم خاتون!

دوست داری چشم؟؟؟
عاشق بادمجون بوداااااا حالا بدش اومده.
چشممممم هفت سینم زودی می چینم

پیک دوشنبه 24 اسفند 1394 ساعت 13:22 http://eshtebahinevis.blogfa.com/

نوزادمون پسره :)



چرا پسر؟

نفس دوشنبه 24 اسفند 1394 ساعت 13:34 http://sarvareman.blogsky.com

عاشق چشمم!

تا حالا چشم نخوردم ولی دوست دارم یه بار امتحان کنم.

میفروش دوشنبه 24 اسفند 1394 ساعت 15:55

سلام خوبی ؟
میگمااااااااااااااااااااااااا
داری فلسفی میشیاااااااا
البته منظورم خطیب ارزشمندمرحوم آقای فلسفی نیستاااا
منظورم اینکه داری فلسفی می نویسی ! و منم خیلی باید به مغزم فشار بیارم تا متوجه بشم چی گفتی ! یه کم به فمر ما کم سوادا هم باش ، ماهی خانوم
برقرار باشید. به امید دیدار

سلام میفروش عزیز
خوبم.....شما خوبی؟؟؟
از دست تو میفروش

میفروش دوشنبه 24 اسفند 1394 ساعت 18:45

سلام
شما نمیخواد جواب سلام منو بدی
این سلام به سمیرا بود
سمیرا خانوم هااااااااااااااااااای هااااااااااااااااای هاااااااااااای سمیرا خانوم
کجایی !؟
چرا وبلاگت اینجوری شده !؟
خودت سرما خوردی ! وبتم سرما خورده !؟
ای بابا !!!!!! حالا ما عادت کردیم به وبتون شما هم هی قر و قمیش بیایین
یه روز سرما میخورین ! به روز دپرسین ! یه روز بی حوصله !!!!!

برقرار باشید. به امید دیدا

منم می خوام سلام بدمممم
سلااااااااااااممممممممممممممممممممممممم
تا درودی دیگر بدرود
آی سمیرا بدو بیا جواب میفروشو بده

ZahRa ❤ MahDi دوشنبه 24 اسفند 1394 ساعت 22:42 http://mylovelyworld2016.mihanblog.com/

وای من از کله پاچه متنفرم فقط چشم و زبون و مغز میخورم
منم از چهارشنبه میترسم، نمیدونم دانشگاهو چ کار کنم

متنفری و چشم و زبون و مغز می خوری؟؟؟ خوبه متنفری...دوست داشته باشی که دیگه هیچی
وااااا مگه هنوز کلاساتون تشکیل میشه؟؟؟ ما که پیچوندیم تا بعد از عید

پیک سه‌شنبه 25 اسفند 1394 ساعت 11:04 http://eshtebahinevis.blogfa.com/

دیگه ...بعدا که پسر شد میفهمی پیک داناست :)))

در دانا بودن پیک که شکی نیست.
ولی اگه دختر شد در دانا بودنت شک می کنم

ZahRa ❤ MahDi چهارشنبه 26 اسفند 1394 ساعت 13:36 http://mylovelyworld2016.mihanblog.com/

کلاس ندارم که،برای پایان نامه باید میرفتم که نرفتم

آهان
همون بهتر که نرفتی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد