خنده ام می گیرد با دیدن یک ماهی گلی مقوایی.
با دیدن عکس دومی، بیشتر می خندم. چرا که در عکس دومی، ماهی مقوایی، مرده و روی آب آمده.
هیچ وقت نفهمیدم، دلیل متنفر بودن خاله لیلی، از ماهی چیست؟
و این که این تنفر، به دخترش هم منتقل شده اصلا خوب نیست. بله....سها هم به شدت از ماهی بدش می آید. چند باری، بدون آنکه بداند، ماهی به خوردش دادیم و گفتیم مرغ خارجی است. و او عاشق مرغ خارجی شد، بدون آن که بداند ماهی است. چطور می شود عاشق چیزی شد که ازش متنفری؟ کاش مارا هم گاهی گول می زدند تا شاید دوست داشتن، جای تنفر را بگیرد.
امسال سها خودش دست به کار شد تا سفره ی هفت سینش، بدون ماهی نباشه. از دل یک مقوای قرمز، ماهی قرمز کج و کوله ای درمی آورد و در کاسه ای کوچک رها می کند و سعی می کند شنا کردن را یادش دهد. اما ماهی تکانی نمی خورد.
با این کار، شاید خود را دلتنگ تر می کنم، اما با دیدن لبخندش، خنده بر لبانم می نشیند. انگار واقعی است. اصلا انگار خودش است که روبه رویم نشسته. نگاهم می کند. جمله ای که بالای عکسش نوشته ام را زمزمه می کنم: بعد از تو شکست قامت خاطره ها. این جمله را شب قبل که به عکاسی بروم، مادر گفت و بالای عکسش نوشتم. عکسش را روی میز کارم گذاشته ام. سرم را که بلند می کنم، چشم تو چشم می شویم. عجیب است دیگر گریه نمی کنم. عجیب تر این است که با دیدنش می خندم. به تازگی فهمیدم که جایش خوب است. تا همین هفته ی پیش مدام به این فکر می کردم که اگر جایش در آن دنیا بد باشد...با این فکر ها به قدری خود را عذاب دادم که خودم هم خسته شده بودم. تا این که چشمانم را بستم و خواب هایم را پشت هم مرور کردم. حرف هایش را. نمی دانم چه شد که یک باره، تمام آن افکار بد، کم رنگ و کمرنگ تر شدند. چیزی در دلم فرو ریخت. و حال مطمئنم که جایش خوب است. او باید نگران ما باشد که در این دنیای حال به هم زن، اسیر شده ایم، نه ما.
سلام ماهی...
بعد از تو شکست قامت خاطره ها
چه جمله ای قشنگی...بغض کردم و اشک و اشک و اشک
دلم گرفته خیلی خیلی گرفته
سلام عزیزم
ای جونم....
نبینم اشکاتوووووووووووو
بهار داره کار خودشو میکنه انگار :)
بهله
چه فرقی میکند حالم خوب باشد یا نه
وقتی که نباشی
مهم نیست هوا آفتابیست یا ابری
گل شکفته یا پژمرده
باران می بارد یا نه
اصلا چه فرقی میکند دنیا چگونه است
وقتی نباشی
۱۳۹۴/۱۲/۱۹
..:۱۷
سها کیه
خاله لیلا کیه
--
پیشاپیش سال خوبی برات آرزو می کنم
آرزو می کنم سال 95 هر اونچه ارزوش را داری تصیبت بشه
سها دخترخالمه. لیلی هم خالمه.









ممنون مسعود جان.
امیدوارم سال جدید برای هممون، پر باشه از اتفاقات خوب.
موقتا حال و حوصله ندارم . متن برازنده ای بود . سر فرصت مجددا میخوانم و تماجیدی از سر انصاف بر سر و رویتان فرو خواهم ریخت . ان شا الله :)
خوبی آستیگمات؟




ممنونم. لطف داری.
ماهی به این خوبی
چه جمله قشنگی، آدم دلش میگیره
ای جونم