پر از توست درون خالی من
و پیچکی درونم سبز که نه..هزار رنگ می شود
و آبی می ماند
و هی می پیچد و می پیچد و می پیجد
و هی قد می کشد
و می پیچد به جانم
پیچکی از جنس تو
ای پیچک آبی پیچیده بر جانم
با این نجواها که تو را فریاد می زنند بگو چه کنم؟
+امروز چقدر دوستت دارم.. از میان همین فاصله ها چقدر عمیق دوستت دارم
سلام
شاعر رو معرفی می کنید.
سلام
تمامی نوشته های این وبلاگ از خودمه :)
آقااا نمیکی اینجا زیر هجده سال تردد میکنه؟؟؟

این همه عشقووولانه در وکردن آخه؟؟؟
از دست توووووووووووووو
گفتم پاییز شده یکم عشقولانه از خودم در وکنمممم
خوب بییییییید؟؟؟
چطوری عزیز دلم؟؟خوبی؟؟؟


لطفا بچلووونش از
:
چه خبر مبر؟؟؟
آوش چطوره ،؟؟؟
طرف من
فداااای تو و دل مهربونت
خوبیم همه قربونت برم
چند وقته آوش ندیدم. گفتیم کمتر بریم بیایم چون کرونا خیلی شدید شده.
هر وقت دیدمش چشممممممم می چلونمش حسابییییییی
خودت چطوری؟؟ علی آقا و مامان سوری گل خوبن؟
دیگه عادت کردی به خونه ی جدید؟
قربونت برم قشنگم.ما هم خوبیم ...فقط

مامان سوری یه کم حال نداره و مراقبشیم و
دکتر اینا میبریمش و کارهاشو انجام میدیم..
.
.
ای جیگر آوش رو برم من
الهی که هر چی زودتر بره کرونا که همه رو
اسیر کرده..
الهی بگردم.. خیلی مواظبش باشین ایشالا که زود خوبه خوب میشه.
اره به خدا کلافمون کرده.. رسما افسردگی گرفتیم همه
خونه ی جدید هم آره عزیزم عادت کردیم
فقط به یه پنجره و یه در پرده نرسید ..دلم
میخاد برم عبدل اباد دو تا پارچه خوشگل و ارزون بگیرم
بدم بدوزن برام ..هی وقت نمیشه ..
فعلا نرو عزیزم. عبدل آبادم که خیلی شلوغه و خدایی نکرده درگیر مریضی نشی. یکم صبرکن اوضاع بهتر بشه بعد.
اتفاقا منم باید برای اتاقم پرده بگیرم و یه رومیزی ولی فعلا بی خیال شدم. کلا بی خیال همه چی شدم