از عشق نهفته در رز سرخ، تا شکوفه های بهاری و عطر نرگس ها و صدها غنچه ی تازه شکوفا شده، و عطر یاس ها، باید دسته گلی به زیبایی دنیایی که تو در آن هستی، دورپیج می کردم. و با روبانی شاید قرمز شاید هم آبی، همه شان را باهم در آغوش هم گره می زدم. و با قدم هایی کوتاه نههه.. بلکه دوان دوان به سمتت روانه می شدم و شاید هم خود را سوار بر قایق کوچک خیالیم می کردم و خود را به بلندترین موج می سپردم تا مرا با گل هایم به آغوش تو برساند. و تا طلوع فردا، تنها عطر تن تو و گل ها را استشمام می کردم. و سر بر سینه ات نهاده و گوش به موسیقی دلخواهم می سپردم. و در مردمک چشمانت دخترکی را می دیدم که خسته ی راه است و خیره به تو.. دلتنگ نوازش کردنت و طعم لبانت. و لبانت.. آخ لبانت...لبانت را به لبان پرعشق و تشنه ی من بسپار..
با عطر گل ها می شناسم دوست داشتنت را.. دوست داشتنت عجیب بوی گل می دهد
حال به جای آن که با یک بغل گل، خود را به تو برسانم، تنها چند شاخه ای آفتاب گردان را به سوی تو راهی کردم تا در گوشَت، آوای دلتنگی هایم را سر دهند. آفتاب گردان های عزیزم، دلتنگی ها و بی قراری هایم را در آغوش گرفته و خود را به تو رساندند. خوشا به سعادتشان، رویت را نظاره کردند و خیره به چشمان خورشیدشان گشتند.
راستش به طلوع صبح فردایی که قرار است بهشان بتابی و دست نوازش به گلبرگ هاشان بکشی حسادت می کنم!
میدانی؟ تنها این آفتاب گردان ها هستند که عشق را زیباتر از همه ی گل ها در وجود خود نهفته می کنند و آغوششان بوی عشق می دهد و عشق.
+ امشب ساعت 9_ به وقت عشق در آغوش آفتاب گردان ها
"این نامه فقط یک رویا نیست"
واااای چه زیباااا
تو رووو
چه ذهن خلاقی داری ماهیی
خدااا بده چاپشون کنن
هم اکنون بسی ذوق می نمایم
میدونی سمیرا بعضی وقتا خیلی دلم می خواد برا چاپ بعضی نوشته هام یه کارایی کنم ولی باز می بینم هنوز خیلی ایراد دارن و جای کار دارن هنوز
وای خدااااا چه قشنگگگگگ

عکس ساعت رو بذار لطفاااااا
چشمممم حتما
من فدای تو بشم با این ذوق و عشق و طبع نوشتنت. معلومه که این نوشته فقط یک رویا نیست

سلام ماهی نازم
خوبی عزیزدلم؟ مواظب ماهی مهربون ما هستی؟
ساعتت مبارک باشه مهربونم. حتما به دست خوشگلت میاد.
خدا نکنه باران جان جاااااااانم


سلام قشنگممممم
خوبم مهربونم. تو خوبی؟؟
آره مواظب این ماهی دیوونه هستم
مرسی مهربووونم سلامت باشی خوشگل من