فهمیدن بیشتر حرف های نگفته و رازهای پنهون کرده ی آدمای مهم زندگیمون ازگذشته، حال و آینده شان، اونقدری وجودت رو از درد لبریز می کنه که حتی اگه از اشک هات سیلاب راه بیوفته و فریادها و ضجه هات گوش روزگار رو کر کنه، بازهم ذره ای سبک نخواهی شد.. و در چه کنم ترین حالت ممکن به سر خواهی برد.
وای به روزی که اون آدم تنها آدم مهم زندگیت باشه ولی تو فقط بخش کوچکی از زندگیش باشی!
+ لطفا همونقدر که برای یکی مهمی، برات مهم باشه. بودنش تو هر لحظه برات مهم باشه. بغضش برات مهم باشه. حرفش رو بفهم..
+ این جمله ای که می خوام بگم خیلی تکراریه ولی بیاید این بار بهش عمیق فکر کنیم: " بعضی وقتا خیلی زود دیر میشه"
+ حرف بزنید.. از نگفته هاتون.. از رازهاتون. خودتون بگین و نزارین جوری که نباید بفهمه. نزارین بعدها وقتی تو یه روز تابستونی همینجور که نشسته و به فکر نوشتن یه عاشقانه جدید برای تو، خیلی چیزارو بفهمه! اون موقع باز هم به نوشتن عاشقانه برای تو ادامه میده ولی با کلمه به کلمه اش دست به قلب پاره پاره اش می گذارد و آه هایی بی پایان تا ابد و یک روز با او خواهند بود!
شاید هیچ وقت هم به روت نیاره و فقط آروم و بی صدا به انتظار خاموش شدن ستاره اش و در آغوش مرگ رفتن بشینه..
+خوشحالم که نامه هایی که نوشتنشون رو شروع کردم مورد پسندتون واقع شده و ناراحت از این که چند روزیست قصد نوشتن نامه جدید دارم ولی ممکن نیست!
باید که دگرگون شود حالم برای چیدن واژه های پراحساس کنار هم..
سلام به روی ماه عزززییززترین ماهی دنیا


عصرت بخیر قشنگمم
بنده الان یک عدد سمیرای خسته و لهیده هستم
که هی در حال جمع و جور کردن میباشد
خوبی؟؟؟؟ مامان اینا خوبن؟؟
سلام سمیرای قشنگمممم

عصرت بخیر خوشگل من
خوبی؟ علی آقا خوبه؟
ای جاااانمممم دیگه دارین جابه جا میشین؟ به سلامتی... خودتو خسته نکن کم کم کارات بکن عزیزکم.
فدای تو بشم من..همه خوبن.
هر باررر که میخونم یکی از این پست های

جدیدت رو ..یاد خودم و اون دوران پر شور
و هیجان گذشته م میفتم
عزیز دلم تک تک کلمات و جملاتت رو کااملا
با پوست و گوشت و استخونم درک میکنم...
گاهی خیلی زود دیر میشه..آره گلم..آره
دوران خیلی سختیه و غیرقابل تحمل..
و اینم بگم:
چه خوب که در مورد این دردها و اشک ها و
ضجه زدن ها مینویسی لااقل...
نوشتن خیلییی آدمو سبک میکنه ...
گریه هم البته ادمو سبک میکنه ولی با نوشتن
انگار مغز خالی میشه و اینجوری بهتره...
یه چیز هم بگم عزیزم:
این حالتا ...این روزها...یه دورانیه...
میگذرن ...درسته گاهی به سختییی میگذرن
ولی میگذرن ..
اگه اینجاهم ننویسم دیگه واقعا می ترکم
سمیرا ولی دیگه با نوشتنم سبک نمیشم
اون پسام رو از طرف مخاطب خاص به خودت زدی یا همین جوری ؟
فکر کنم منم باید این کار رو بکنم
آره اون پیام رو از طرف مخاطب خاص برای خودم فرستادم :)
دقیقا یک سال پیش همچین کاری کردم. و جالب اینجاست که جوابش هم دادم :)))
( جواب خودمو !!)
فکر کنم اگه یکم بیشتر ادامه میدادم خودم به خودم ابراز علاقه می کردم و الآن حتما زندگی خوبی رو با خودم شروع کرد بودم :)
+ولی خوب بود :) پیامکی که همیشه انتظار داشتم تو گوشیم ببینم و با خوندنش هی ذوق کنم. خیلیم ذوق کردم :)
خودمو گول زدم ولی خب بعضی وقتا خودگول زنی لازمه برای این که حالت خوب بشه :)
+ امروز بعد از خوندن پستت دلم خواستم بازم خودم به خودم پیامک بزنم
ماهی جانم , ممنونم
انگار همون چیزیه که می خواستمش ...
من باید از تو ممنون باشم که اون شب رو برام تداعی کردی :)
+ اگه فکر می کنی باعث حال خوبت میشه هرچه سریع تر این کارو بکن یا بهتره بگم خودتو یه گول شیرین بزن و بعدش هی کیف کن :)
من و علی هم خوبیم گلم شکرررر...
آره دیگه چند روز مونده تا اسباب کشی ...
تموم شه که مردیم از خستگی
خداروشکر نازنینمممممم
تو این شرایط بد کرونایی خیلی مراقب باشید سمیرا جانم.
میدونی دلم می خواد بیام کمکت ولی تو قرنظینه ی کوفتی گیر کردم نمی تونم تکون بخورم
سلام و درود
فکر نمیکنید که آدم ها بخاطر نگفته هایشان ارزشمند و جذاب هستند؟ یادم هست که دکتر شریعتی هم جمله ای در این باب دارند
تجربه به من نشان داده که آدم ها از یک فاصله مناسب با حدی از اسرارآمیزی جذاب و دوست داشتنی هستند...به هر آدمی وقتی زیادی نزدیک شوی و همه چیزش را ببینی و هیچ چیزی برای کشف شدن باقی نمانده باشد ، دلزده میشوی و میبینی او هم یکی است مثل بقیه و دیگر خاص و جذاب نیست ...من فکر میکنم آدم ها باید همیشه حرفهایی برای نگفتن و رازهایی برای کشف شدن باقی بگذارند ...
+البته طبیعیتا منظورم رابطه ی میان همسران و پنهان کاری و ... نیست.
سلام، روزتون بخیر و پر از آرامش :)
دقیقا درست میگید و با حرفتون بی نهایت موافق هستم. من خودم همیشه جذب همچین افرادی میشم :)
+ولی منظور من یه سری نگفته هایی بود که توی یک رابطه حتما و حتما باید گفته بشه و پنهون نشه و اینی که درموردش نوشتم زمین تا آسمون با اون کشف کردنه فرق می کنه.
بعضی حرف ها توی یک رابطه باید قبل از این که طرف مقابل کشف کنه گفته بشه. یا بهتره بگم طرف اصلا دنبال کشف همچین موردی نیست و فکرشم نمی کنه همچین چیزی وجود داشته باشه که یهو به صورت اتفاقی می فهمه که همچین چیزی هست و دنیا رو سرش خراب میشه!
سلام ماهی جانمممم

حالت چطوره گلم؟ خوبی؟
آخ که این جمله چقدرررر معنی داره. گاهی خیلی زود دیر میشه.
حرف هات رو کاملا درک میکنم ماهی جونم.
من معتقد همه چیز رو به هر کس نباید گفت. گاهی باید سکوت کرد ولی شدیدا معتقدم بعضی حرف ها رو حتما باید به اونی که بدونه گفت. اونی که حقشه بدونه . چه بعدها متوجه بشه چه نشه.
+یه عرض سلامی هم به سمیرا جانممم
سمیرا گلی خسته نباشی. خدا قوت. الهی با دل خوش تو خونه ی جدید کنار هم شاد و خندون باشید
سلام باران جان جاااانمممم
خوبم عزیزکم. باران مهربون من چطوره؟
دقیقاااااااا.. حرفامو درست متوجه شدی.
سلام به روی مااااه باران عزیز خودمون






مرسییی ..فدای قلب مهربونت
تو رو خداااا برام دعا کنید و انرژی بفرستید تا
خستگیام در بره عزیزااای من
خستگیات به جون من عزیزکم
این چند روز خسته میشی قربونت برم ولی عوضش راحت میشی و دیگه استرس پیدا کردن خونه رو نداری
سلام مائددددددددددددددددددددده
خوبی؟
مگه میشه یادم نباشه ماهیییییییییی
خیلی خوش اومدی
یادش بخیر اون روزا
خودت خوبی؟
چه خبرا
سلام سلام
خداروشکر.. تو چطوری؟ چی کارا می کنی؟
فکر کنم سه چهار سالی میشه از هم بی خبریم.. آره؟
آره فکر کنم بشه
منم هیچی کار بدی نمیکنم
خودت خوبی؟
چه خبر؟
چیکار میکنی؟
میگم میشه بیزحمت بیای وبم جواب بدی؟
خداروشکر منم خوبم.منم هیچ کار بدی نمی کنم
خبری نیست..
فکر نمی کردم هنوزم باشی.
من اهل شبکه های اجتماعی نیستم
به جاش وبلاگمو دارم و توش مینویسم و از حال دوستام با خبر میشم
خیلیم عالی.
من هستم تو برنامه های مجازی ولی دیگه قصد دارم وبلاگمو تعطیل نکنم چون هیییییییج جا به اندازه ای که اینجا خوشحالم و حالم خوبه خوب نیست :)
راستی ماهی مامان حالشون چطوره؟
ممنون.. خداروشکر خوبه
هزار ماشالا آوش چقد بزرگ شده
آره دیگه.. اصن نفهمیدیم کی اینقدی شد