فکر کردی می تونی قایم بشی؟ نه جان دلم.
اگر به سیاهی بقیه بودی پنهان شدنت ممکن بود. کافیست رنگ عوض کنی، کافیست اندکی، فقط اندکی کوتاه یا بلندتر از بقیه شوی، خلاصه این که کافیست فرق کنی عزیزکم و بشوی یک جور دیگر مثل خودت، نه مثل هیچ کس. آن جاست که انگشت همه تو را نشان می دهد.
همینجور که بین هزاران هزار تار مو به سیاهی شب، به چشم هایم خیره شدی تا مبادا ببینمت، دیدمت. تو را در سیاهی گیسوانم یافتم. درست بعد از شمردن چروک های پشت پلک و زیر چشمانم تو را یافتم. به خیال این که باز هم با دست رنگی موهایم را پشت گوش داده ام و تو رنگ عوض کردی، چندین بار زیر شیر آب غرقت کردم. آنقدربا ناخن هایم از ریشه تا انتهایت را کشیدم که اگر رنگی هست کنده شود، اما کنده نشد و تو فقط فر خوردی و ذره ای رنگ عوض نکردی.
عزیزکم، ببخش که این چنین رفتار کردم و به استقبالت آمدم. راستش را بخواهی شوکه شدم. اگر نه سفید را بیش از سیاهی دوست دارم.خوش آمدی.. در به روی تو و هزاران هزار تارموی سفید دیگر باز است
به سرم شلیک میکنم
جای خون ، یاد تو میپاشد به دیوار
این جا شاعرانه دروغ می گویند و در دروغ هایشان شاعر می شوند.
سلاااااااااام

ببین کی برگشته
خوبی عزیزم؟؟
چقدرردلتنگت بودم
خوشحالم که دوباره مینویسی
سلام نازنیییییییینم

فدای تو مهربونم...خداروشکر..
تو خوبی قشنگم؟؟
منم خیلی دلتنگ بودم و واقعا خوشحالم که هنوزم هستی و می نویسی
سلام به روی ماه ...ماهی جان جانم




اوخ که چقد خووووشحال شدم دیدم دوباره
اومدی و مینویسی
خدا شاهده خیلی بهت زنگیدم و پیام دادم
اما دیدم جواب نمیدی گفتم شاید دلت یه
کم تنهایی و سکوت میخاد و منم احترام
گذاشتم بهت نازنینم
اگر نه همش به یادت بودم
سلام قربونت برم من




عزیزمی تو سمیرای مهربوونم
قبل از عید بود که میفروش بهم پیام داد. حالتو پرسیدم. شماره های توی حافظه ی گوشیم ذخیره بود و پاک شده بودن بیشترشون. شمارتو گرفتم ازشون.
پیام دادم برا تبریک عید و اینا. فکر کردم از دستم ناراحتی
ولی الآن که کامنتت رو دیدم خیلیییییییییییی خوشحالم که می بینم ناراحت نیستی
عزیز دلم
پس نگران

من یه جا خوندم که آه کشیدن گاهی خوبه
و آدم به آرامش میرسه
نباش همه ی این دردها.سختی های زندگی
گذرا هستند و روزهای خوب قراره بیان
امیدواااااارم که بیان هرچه سریع تر این روزای خوب
هی هی ..خواهر جان
و به


چقد این

منم تا دلت بخاد موی سفید پیدا کردم جلوی
موهام...علی که موهای سفیدش حتی
بیشتر بیشترم شده و منم الکی دلداری میدم و
میگم: نشانه ی پختگیمونه
بلوغ کامل رسیدن
.
.
.
تو زیبا روی و خانمییی
عکس کنار پست هات قشنگه با شال آبی
قربون دلداری دادنات بشم من.
من از موی سفید بدم نمیاد سمیرا. دوسشون دارم ولی خب یه جوری شدم نمیدونم چرا..
زیبا می بینی خوشگلم
هر تار موی سفید نشونه ی تجربه هامونه... نشونه ی هراونچه که تو زندگی گذروندیمه ماهی جونم.
موهای سفید هرکدومشون داستانی دارن. دوستشون بداریم
دقیقاااااا
دوسشون دارم. مخصوصا وقتی به دلیل و داستانشون فکر می کنم بیشتر دوسشون دارم
خیلی دوستت دارم ماهی جونممم
فدای شما بشم من آخه
عشق منی توووو
اصن ناراحتم نشدم




ناراحت چیه گلم
اصننن
بالاخره ادما یه موقع دلشون میخاد با خودشون خلوت کنن و من کاملا درکت میکنم عروس قشنگممم
قربون مهربونیت برم من سمیرا گلی من




مادرشوهر ناز من حالش چطووووووووره
منم خداشاهده از میفروش حالتو میپرسیدم


راستی آوش کوشولوی دوست داشتنی چطوره؟؟ هنوز تپلیه؟؟
الان سه سالشه آره؟؟
آرهههه قروبنش برم توپولیه و بی نهایت شیطون شده. حتما ازش عکس میزارم براتون
آره سه سالش شده دیگه...
چقده زود گذشت سمیراگلی