کلبه ای برای نوشتن :)

به سراغ من اگرمی آیید، نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد، چینی نازک تنهایی من

کلبه ای برای نوشتن :)

به سراغ من اگرمی آیید، نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد، چینی نازک تنهایی من

من خوشبختم

این سرخ و سفید شدنم خنده ی همه رو درآورد و موجب شد هم کلاسی های عزیزتر از جانم، خیلی محکم لپم رو بکشن. کاش فقط لپ می کشیدن :))) دوستای منن دیگه. یهو جنون بهشون دست میده. .

وقتی چاقالو رو از زیرکاغذای تخته شاسیم بیرون آوردم، استاد جان نتونست هیچ ایرادی از کارم بگیره و بنده ذوق کردم زیااااااااااااااااااااااااااااد و امااااااا صداهایی که شنیدم:

چی کااااااااااار کردهههههههه مااااااهیییییی.

ای دختره ی عوضیییییییییییی.

 یه دستی هم تو کار ما ببرخوشگله.

نااااااااااااامردددددد خودت کار کردیییییی؟؟؟؟؟؟؟ ( در جواب ایشون باید می گفتم که عمه ی عزیزم یه شبه نقاش شد و برام کشید.)


خلاصه با شنیدن این حرفا کمی سرخ و سفید شدم البته از کمی خیلیییییییییی بیشتر.

از خرمالوهای دانشگاه بگم کههههههه  رسیدن و لی نه زیاد.

امروز  تو دانشگاه چایی و خرما میدادن. شانس من تا رسیدم چایی تموم شد. خرماهم تموم شدددددددد و خنده ی چندتا از آقایونی که بیشتر شبیه به جوجه تیغی ان، دراومد. جناب وکیل رسیدن و با دیدن این صحنه، سه سوته برام یه چایی سفارشی ریخت و آورد و نیش  جوجه تیغی های عزیز بسته شد.

فامیل دور عزییییییییزم رو زیر درخت خرمالو دیدم.( نوه ی عموی مامانم که هم اسمم هستیم.)

خوشبختی نوشت:

خوشبختی یعنی این کهههههههههههههه وقتی مامان از راه میرسه،  یه کیف لوازم آرایش ناناز میاره بیرون و  میگه: ماهییییییییییی دیدم کیفت خرابه برات این رو خریدم. دوسش داری؟؟؟؟

مگه میشه دوسش نداشته باشم مادر من.

یا اینکه فردای اون روز که میشه امروز، وقتی میام خونه می بینم خبری از اهل خونه نیست ولی یکی دوساعت بعد سروکله ی مامان و آبجی بزرگه پیدا میشه. مامان با اون خنده ای که کاملا مشخصه بی دلیل نیست، از تو کیفش یه کتاب میاره بیرون و میگه: ماهییییییییییییییییییییییییییی، بیا اینم رومئو و ژولیت.

و من از خوشحالی کلی بالا و پایین می پرم و می پرم تو بغل بهترین مامان دنیا.

خلاصه این چندوقته مادر جان خیلی برام هدیه می گیره. کیف پول و کیف لوازم آرایش و کتاب و......به نظرتون هدیه ی بعدی چیه؟؟؟


من خوشبختم و خداروشکر می کنم به خاطر همه چیز. امروز خیلییییییییییییییی احساس خوشبختی کردم. احساس خوشبختی کردم فقط و فقط به خاطر بودن مامانم.

فرداهم که امتحان فتوشاپ دارم.

پست بعدی عکس دار خواهد بود.

نظرات 14 + ارسال نظر
یه آدم خاکی چهارشنبه 29 مهر 1394 ساعت 00:21 http://shabbaranshar.blogfa.com

میدونی به نظر من خوشبختی مرز بین سادگی و پر توقع بودنه
ساده که نگاه کنی همه چیز رنگ و بوی زیبایی داره البته به شرط اینکه بهانه کوچیکی هم برا این سادگی داشته باشی اونوقته که اگرم هیچی نباشه همون بهانه کوچیک باعث حس کردن خوشبختیه،دیروز و امروز روزای بدی نبود اما فقط چند ساعتش رو دوست داشتم هر چند اشکم رو درآوردن،اینم خوشبختیه منه و دوستش دارم.

خوشبختی فقط داشتن چیزای خیلی بزرگ نیست.
با کمترین ها هم میشه خوشبختی رو حس کرد.

یه دانشجومعلم چهارشنبه 29 مهر 1394 ساعت 01:25 http://Www.dabeer92-new.blogfa.com

خدا مادرتو واست نگه داره

ماهی دعا کنی ها خودت میدونی واسه چی.

مبارکت باشه هدیه ها.

امتحانتم ان شاالله موفق باشی

ممنون عزیزم
ایشالله همه ی مامانا صحیح و سالم بالاسر بچه هاشون باشن.
فدات شم.

نگرفت امتحان

سمیرا چهارشنبه 29 مهر 1394 ساعت 07:28 http://tehran65.blogfa.com

اوه اوه اوه..چه همه تحویلش هم میگیرن

خانم یه امضا هم به ما میدی؟

دیگه دیگه

نخیرم وقت ندارم عزیزم

سمیرا چهارشنبه 29 مهر 1394 ساعت 07:29 http://tehran65.blogfa.com

هر موقع آنلاین بودیم با همدیگه عکسمو میذارم

تا ببینی قربونت برمممممممممم

آخ جوووووووووووووووووون

فرناز چهارشنبه 29 مهر 1394 ساعت 12:22 http://eshragh16.blogfa.com/

خب من دلم خواس نقاشی رو ببینم(((((:

تو پست بعدی می بینی فرناز جونم

[ بدون نام ] چهارشنبه 29 مهر 1394 ساعت 16:59 http://chiznevesht.blogsky.com

موفق باشی :)

ممنونم.

خانوم صفر و یک چهارشنبه 29 مهر 1394 ساعت 20:28 http://khanome01.mihanblog.com

سلام عزیزم

خووووبی ؟؟؟

اینکه اینقدر بچه ها بهت می چسبن به خاطر دوست داشتنی بودنته

ایووووووول دوست هنرمندم

سلام نازنینم
خوبم
تو خوبی؟؟

فدای شماااااا

آنی چهارشنبه 29 مهر 1394 ساعت 22:08 http://god-life92.blogfa.com

سلااااااااااااااام آبجی عزیزم خوبی؟
چه خبرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دلم برات یه ذره شده بود ببخش دیر بهت سر زدم ،آخه نتونسم بیام
چطوری؟
مامانو آبجیا خوبن؟
التماس دعا هیئت رفتنی منم دعام کن آبجی
آفرین می دونم که هنرمندی،منم بهت افتخار میکنم
راسی منم عین توام تا میرم جایی همه بچه ها میان سمتمو اصلن هرکی میاد خونمون میگه نی نی مون بهونه آنی رو میگیره!

سلام آنی
خوبم عزیزم
تو خوبی؟؟
منم دلتنگت شدم عزیزم
همه خوبیم خداروشکر
محتاجیم به دعا
فدای تو
ای جونم

یه آدم خاکی پنج‌شنبه 30 مهر 1394 ساعت 00:13 http://shabbaranshar.blogfa.com

میدونی نمی تونم باهات تقابل متنی کنم،چون دقیقا متنت تایید متن منه.

اوهوم. مثل همیشه متنت رو تایید کردم.

یه آدم خاکی پنج‌شنبه 30 مهر 1394 ساعت 00:55 http://shabbaranshar.blogfa.com

از دست تو،از این به بعد من متنات رو با متنام تایید نمی کنم تا یه تقابل متنی و ادبی به وجود بیاد.

باشه

دلارام مهربون جمعه 1 آبان 1394 ساعت 09:07

خدا حفظ کنه بهترین مامان دنیا رو برای بهترین دختر دنیا

ممنون عزییییییییییییزم

کلاغ دمسیاه جمعه 1 آبان 1394 ساعت 14:32

اگر سپاه نبود کشور هم نبود ..اگر کلاغی نبود بلاگفا هم نبود ..(امام خمینی )

میگم منم مثل همکلاسی هات میخام دوتا بخوابونم تو گوشت منتهی چون بیشتر بهت علاقه دارم محکمتر میزنم اشکال نداره که ؟/ اینم بخاطر اینکه رفتی وب هلبز علاقه ام بهت بیشتر شده میخوام دوتا بخوابونم تو گوشت


مردم چه خودشون رو تحویل می گیرن


بزن جانم بزن

fateme یکشنبه 3 آبان 1394 ساعت 18:06 http://kolbeyetanhayieman.blogsky.com

سلام ماهی جونم
دعام کردی رفتی هیئت؟
راستی در چه حالی؟
ایشلا که همیشه همین حسو داشته باشی...حس قشنگ خوشبختی...
خونواده بهترین نعمتیه که خدا میتونه بده

سلام فاطمه ی عزیییییییییییزم.
معلومه که دعا کردم.
خداروشکر خوبم. تو خوبی؟
خیلی حس خوبیه.
ممنون نازنینم

سحر سه‌شنبه 6 خرداد 1399 ساعت 23:18 https://roya-94.blogsky.com/

چ قشنگه تصویر خوشبختیت

با همین تصویرای به قول تو قشنگ، دارم سعی می کنم کمتر ببینم زشتی هارو

ولی خب گاهی هم یه پرده ی تاریک میاد جلو چشمامو و اجازه نمیده ببینم این رویای قشنگ خوشبختی رو..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد